۱۸:۳۳۲۵
فروردين
کنت دو گوبینو سفیر فرانسه در دربار ناصرالدینشاه:
«توده ایرانی علاقه مفرطی بهتاریخ کشور خود دارد و من این علاقه را در هیچ یک از ملل جهان ندیدهام. در میان برزگران بیسواد فرانسوی نام ناپلئون بناپارت مجهول است ولی در ایران با هر کس و از هر طبقه که برخورد نمائید مشاهده مینمائید که تاریخ کشور خود را میداند و بطور مختصر چگونگی وقایع جهانرا از آغاز پیدایش عالم تا امروز برای شما حکایت میکند. ممکن است این شخص تاریخ آمدن و رفتن سلاطین را با هم اشتباه کند و حوادث تاریخی یک پادشاه را بجای وقایع سلطنت پادشاه دیگر تعریف نماید ولی آنچه مسلم میباشد اینست که وی بطور کلی از تاریخ کشور خود آگاه میباشد. ایرانی ذاتاً و فطرتاً اطلاع از حوادث تاریخیرا دوست میدارد و از شنیدن سرگذشتهای تاریخی لذت میبرد... همین که موضوع سوابق تاریخی و گذشته ایران بهمیان میآید همه سراپا گوش میشوند و جز بسخن ناطق به هیچ چیز توجه ندارند... ناطق یعنی نقال و گوینده سرگذشتهای تاریخی در هر جا که باشد اطرافش را میگیرند و روی زمین مینشینند و تا حرفش را تمام نکرده او را ترک نمینمایند و بقدری دقت و توجه دارند که نظیرش را ما در هیچ یک از کنفرانسهای علمی پاریس ندیدهایم. در فصل تابستان... هر شب مستخدمین [ایرانی] سفارت فرانسه در چادر پیشخدمت من [که ایرانی بود] جمع میشدند و تا پاسی از نیمه شب بهسرگذشتهای تاریخی او گوش میدادند. نهتنها مستخدمین سفارت فرانسه بلکه رعایا و برزگران آنحدود هم عاشق این حکایات بودند... چندین مرتبه بین ناطق و مستمعین او اختلاف حاصل شد و شگفت در این بود که من دو سه مرتبه دریافتم که حق با مستمعین است و با این که سواد نداشتند در ضبط حوادث تاریخی از پیشخدمت من افضل بودند»
(بهنقل از: کنت دو گوبینو، سهسال در ایران، تهران، فرخی، بیتا، صص 65- 666)