آنچه گذشت و آنچه لازم است

انسان+زمان=انسان شدن انسان بنابراین تاریخ علم آموختن گذشته تکاملی انسانست

انسان+زمان=انسان شدن انسان بنابراین تاریخ علم آموختن گذشته تکاملی انسانست

آنچه گذشت و آنچه لازم است

دغدغۀ فراگرفتن دانش تاریخ وادای زکات آموزش آن(زکاةُ العلم نشرُه)،تمرین سعۀصدروارتباط باخلق،مراغرق این دریای کران تاکران کرد.پس من غریق رادریابید.حتی به یک لمحۀ نظر.همین!

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شناخت علمی» ثبت شده است

۱۹:۳۰۲۷
شهریور
«تاریخ» چیست؟

«تاریخ» چیست؟  دکتر جمشید آزادگان استاد بازنشسته دانشگاه بهشتی در مصاحبه با علی اشرف فتحی[وبلاگ تورجان]

فتحی: نظرتان درباره تعریف «تاریخ» چیست؟ آیا آن را علم می دانید؟

تاریخ همان پدیده های گذشته و شناخت علمی آنهاست. پس تاریخ یک علم است. علم یک تحقیق منظم با روش هایی معین در پی کشف قوانین حاکم بر هستی برای استفاده از آنهاست. پس تاریخ هم با این تعریف، یک علم است.

فتحی: عده ای معتقدند که چون پدیده های تاریخی تکرارناپذیرند پس نمی توان به یک شناخت علمی از آنها رسید و در نتیجه نمی توان گفت که تاریخ یک علم است.

هیچ پدیده ای قابل تکرار نیست. حتی پدیده های طبیعی هم عینا تکرار نمی شوند. بنابراین نمی توان چنین اشکالی به علم بودن تاریخ وارد کرد. هیچ دویی یک نیست (no two are alike) حتی تجربه نیوتن هم تکرار ناپذیر است. بلکه این قوانین حاکم بر پدیده هاست که ثابت هستند و نقاط مشترک دارند. پدیده های تاریخی نیز اینگونه است. پدیده های تاریخی یک سیر رو به تکامل دارند و هیچ چیز نمی تواند در برابر این روند بایستد و آن را متوقف کند. شاید بتواند موانعی ایجاد کند ولی تاریخ مسیرش را ادامه می دهد و قوانین تاریخی بر همه تحمیل می شود. تاریخ مثل یک بولدزر است و با کسی قوم و خویشی ندارد و راه خود را می رود. تاریخ یک فالِ گرفته و یا یک سناریوی از پیش نوشته شده نیست. ما باید آگاهانه این راه را برویم. زیرا:

چون که ما با شوق و آگاهی رویم          راه تاریخی خود کوته کنیم

فتحِی: پس چرامی بینیم گهگاه جلوی این آگاهی گرفته می شود؟

این به علت سیاست حاکمانی است که بر اهل قلم حاکم بوده اند و مانع آگاهی مردم نسبت به تاریخ شده اند. شاه بیت علوم انسانی تاریخ است و باید به اوج برود. اما اوج گیری علوم انسانی همانند اوج گیری سایر علوم دارای منافع مادی چندانی نیست. به همین دلیل به آن بی مهری می شود. از سوی دیگر استادان برجسته ای نداشته ایم و آموزش ما از این جهت کمبود داشته است. سیستم آموزشی ما محقق پرور نیست و کسانی که به موفقیت هایی رسیده اند در اثر تلاش خودشان بوده است. آنها بودند که به دانشگاه ها آبرو دادند و نه برعکس.

فتحی: یادم هست یک بار در کلاس گفتید که انسانی تر از علم تاریخ در علوم انسانی نداریم.

بله چون  هر چیزی را که تصور کنید دارای تاریخ  است. همچنین رابطه تاریخ با انسان یک رابطه دو سویه است. از سویی تاریخ را انسان ها می سازند و از سوی دیگر هم تاریخ، انسان ساز است و این یک روند تکاملی است. البته به شرطی که دول جهانی بگذارند مردم از تاریخ سر درآورند. تاریخ راستین، تاریخ فرهنگ و تمدن است نه تاریخ خاندان ها و دودمان ها.

زمانی: وضعیت تاریخ در رسانه های مکتوب و صدا و سیما را چگونه ارزیابی می کنید؟

متأسفانه  ما نتوانسته ایم تاریخ را به مردم یاد بدهیم و رسانه ها از این  جهت کوتاهی کرده اند. به نظرم همه  دولت ها از این نظر مقصرند و باید بیش از این از استادان تاریخ  در رسانه ها استفاده شود. تاریخ  را حتی می شود به بی سوادها هم گفت  ولی اول باید به تحصیل کرده ها آموخت. بیشتر تحصیل کرده های ما مقلدند.

از محقق تا مقلد فرق هاست        این یکی داود و آن دیگر  صداست

منبع گفتار این سوزی بود            وان مقلد کهنه آموزی بود

زمانی: برنامه های تاریخی صدا و سیما را می بینید؟

نه فرصت نکرده ام ببینم. ولی فکر می کنم  تاریخ را باید به مردم کوچه  و بازار هم یاد داد و باید از انحصار علمای تاریخ بیرون بیاید. به خصوص آنکه در جامعه، حافظه اسطوره ای قوی تر از حافظه تاریخی است.

ای دوست قصه ای ز محبت  بگو که من         طفلم به طبع و طالب افسانه ام هنوز

چرا که ذهن  بشر دوستدار تخیل است ولی علم، خشک و خشن است و تلطیف آن کار هنرمند است و از همین رو باید علم را حتی الامکان از راه هنر یاد داد.

زمانی: چرا در کشورهای غربی جایگاه تاریخ بهتر از کشورهایی مثل ایران است؟

من وقتی با نگاه جامعه شناسانه به آن کشورها می نگرم روش های آموزشی آنها در علم  تاریخ را مثل سایر روش های آنها مترقی می دانم و شاید به این دلیل در علم تاریخ جایگاه بهتری دارند. البته همواره دست های پنهانی در همه جا بوده که بیداری مردم به زیان آن دست های پنهانی بوده است.

زمانی: برخی به دانشجویان تاریخ به گونه ای نگاه می کنند که گویا بی دین و بی خدا هستند. چرا این ذهنیت وجود دارد؟

اگر دین  و خدا با افزایش آگاهی هااز حقایق تاریخی سست می شود بهتر است سست شود! اتفاقا آگاهی درست از تاریخ، منجر به افزایش ایمان به خدا می شود و البته با دین آبا و اجدادی و عوامانه منافات دارد. کشف حقایق تاریخی منجر به کنار گذاشتن خرافات می شود.


,,,,,,
+
محمدحسن محب