آنچه گذشت و آنچه لازم است

انسان+زمان=انسان شدن انسان بنابراین تاریخ علم آموختن گذشته تکاملی انسانست

انسان+زمان=انسان شدن انسان بنابراین تاریخ علم آموختن گذشته تکاملی انسانست

آنچه گذشت و آنچه لازم است

دغدغۀ فراگرفتن دانش تاریخ وادای زکات آموزش آن(زکاةُ العلم نشرُه)،تمرین سعۀصدروارتباط باخلق،مراغرق این دریای کران تاکران کرد.پس من غریق رادریابید.حتی به یک لمحۀ نظر.همین!

بایگانی

🌾امروز 8دی 1400 مصادف است با امضای قانون اساسی مشروطه از سوی مظفرالدین شاه در 1285.
هنگامیکه اولین مجلس مشروطه تشکیل شد فوری ترین وظیفۀ مجلس شورای ملى، انتخاب یک گروهی بود برای نوشتن قانون اساسى. چون ممکن بود مظفرالدین شاه بیمار قبل از امضای آن بمیرد و در نتیجه، جانشین او محمدعلی شاه منکر پارلمان و قانون اساسی گردد در نتیجه، مشروطه خواهان با عجله شروع کردند به نوشتن قانون اساسی(سایکس، تاریخ ایران...ج۲، ص۵۷۴).

🌾«مى‌گویند که مظفر الدین شاه سؤال کرد که مقصود از مشروطیت چیست‌؟ گفتند: عدل و علم و ترقى و آبادى مملکت.
گفت: یعنى طهران مثل لندن مى‌شود؟،
 گفتند: بلى.
 گفت: چه بهتر از این!»
(طهران در گذشته و حال... ص ۲۷۵)

🌾عبدالله مستوفى درباره آخرین روزهاى زندگى مظفرالدین شاه مینویسد:
«حال شاه خیلى بد است مشروطه‌ خواهان هم با عجله مواد متمم قانون اساسى را نوشته از مجلس گذراندند و بوسیلۀ مشیرالدوله براى امضاء نزد شاه فرستادند، شاه هم آنرا امضا کرد»
 ده سال و هفت روز سلطنت کرد و به ناخوشیهاى گوناگون از جمله بیمارى کلیه، در سن ۵۵ سالگى در ۲۴ ذیقعده ۱۳۲۴ه‍. ق. درگذشت اما نام نیکی از خود به یادگار گذاشت یعنی عدل مظفر. «و استقرار مجلس از اول تا آخر آرزوى وی بود»( هدایت، خاطرات و خطرات...ص ۱۴۴)

🌾در آن زمان که مشروطه خواهان با عجله مفاد قانون اساسی ایران را از روی قانون اساس فرانسه و بلژیک می نوشتند، شاه چنان بیمار بود که نی قلیان را نیز نمی توانست در دست نگهدارد و مشروطه خواهان می خواستند در زمان حیات مظفرالدین شاه، کار را تمام کرده مجلس را افتتاح و قانون اساسی را از امضای مظفرالدین شاه بگذرانند و محمدعلی شاه جوانِ مستبد را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند...
در این مورد، سید حسن تقی ‌زاده خاطره ‌ای عجیبی تعریف کرده، او میگوید:
«زمانی که ما با سرعت طاقت ‌فرسایی قانون اساسی مشروطه را می ‌نوشتیم شهرت داشت که حال مظفرالدین شاه خوب نیست و به زودی خواهد مُرد. ما می ‌ترسیدیم که پیش از اینکه مظفرالدین شاه قانون اساسی را امضا کنند بمیرد و پسرش(محمدعلی شاه) هم هرگز قانون اساسی را تایید نکند. پس من که تقی ‌زاده باشم با «میرزا محمدعلی خان تربیت» به دیدن پزشک انگلیسی شاه رفتیم و نگرانی خود را صریحا به او باز گفتیم و خواهش کردیم بکوشد که شاه را تا هنگام پایان یافتن قانون اساسی سر پا نگاه دارد. دکتر شاه جواب داد: شاه بیمار نیست اما بی ‌نهایت ضعیف و علیل است به خاطر اینکه در هر کاری ناپرهیزی و زیاده ‌روی می ‌کند. از جمله، این پسره عبدالعلی هر روز در زیر کرسی پهلوی شاه می ‌نشیند و در چند نوبت آلتش را مالش می‌ دهد تا حالت انزال به او [=مظفرالدین شاه] دست دهد.
 من [پزشک] هرچه می ‌گویم این پسره عبدالعلی را از او دور کنند سودی نمی ‌بخشد»
(بنگرید به: چهارده مقاله در ادبیات، اجتماع...نوشته، محمدعلی همایون کاتوزیان...)

✅خنده دار است اما تراژیک نیز است، گاهی سرنوشت یک ملت به نازکتر از تار مویی بند میشود یعنی به زیر کرسی...!

✍️علی مرادی مراغه ای

۰۰/۱۰/۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدحسن محب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی