تظاهرات بزرگ حزب توده در تهران در واکنش به سفرهریمن مشاور ویژۀ رئیسجمهور آمریکا
بعد از گذشت چند ما از ملی شدن نفت ایران، اورل هریمن، مشاور ویژه ترومن، رئیسجمهور، آمریکا برای حل بحران نفت و میانجیگری بین ایران و انگلیس وارد تهران شد. حزب توده که در این زمان از مخالفان سرسخت ملی شدن نفت ایران بود و آن را موجب باز شدن پای آمریکاییها به ایران میدانست در واکنش به سفر هریمن دست به تظاهراتی بزرگ در تهران زد. در نتیجه این تظاهرات و دخالت نیروهای نظامی بیش از ۲۰۰ نفر کشته و زخمی شدند و در پی آن دکتر مصدق فضلالله زاهدی، وزیر کشور، را برکنار کرد.
به گزارش «انتخاب»؛ منوچهر کیمرام۱ از اعضای حزب توده در کتاب «رفقای بالا» که دربرگیرنده خاطراتش از این حزب است، درباره تظاهرات ۲۳ تیرماه ۱۳۳۰ حزب توده چنین نوشته است:
... درباره دولت مصدق و نفت، حزب با یک تحلیل سریع، ملی شدن نفت را مشارکت دادن امپریالیسم طماع و پراشتهای آمریکا برای غارت ثروتهای زیرزمینی ایران و دولت دکتر مصدق را نماینده تامین منافع آمریکا معرفی کرد. روزنامه چلنگر به وسیله محمدعلی افراشته شاعر خوشذوف و طنزگوی حزب منتشر شد که لبه تیز حملهاش متوجه شخص دکتر مصدق به عنوان «نوکر» آمریکا بود.
حزب با استفاده از کم شدن درآمد دولت به دلیل قطع صدور نفت و مشکلات مالی که پیش آمده بود، اعتصابها و تشنجهای صنفی را برای تضعیف دولت و بهرهبردایهای سیاسی دامن میزد. شعار «تودهای نفتی» که به وسیله دکتر مصدق به گروهی از رهبران حزبی نسبت داده شده بود، در این مرحله از مبارزات به حزب چسبندگی پیدا کرد.
وقتی که خبر مسافرت هریمن نماینده دولت آمریکا به تهران منتشر شد، حزب خودش را آماده مقابله کرد و به بهانه بزرگداشت سالگرد شهادت کارگران نفت جنوب در اعتصاب بیستوسوم تیرماه ۱۳۲۵، روز بیستوسوم تیرماه آن سال [۱۳۳۰] را برای اعتراض به ورود هریمن در تهران اعلام راهپیمایی و میتینگ کرد.
با اینکه شهربانی به بهانه حفظ نظم عمومی و جلوگیری از اغتشاش و هرج و مرج در آن موقعیت حساس مملکتی با راهپیمایی موافقت نکرده بود، حزب کار خودش را کرد. صفوف راهپیمایی از خیابان فردوسی، به طرف شاهآباد، و میدان بهارستان پیش رفت.
پیشاپیش راهپیمایی، گروهی از جوانان و کارگران بازو در بازوی هم دیوار مقاومت تشکیل داده بودند که من در همین ردیف بودم. گروهی از سربازان ارتش، راه خیابان شاهآباد را بسته بودند. وقتی که دو صف به هم نزدیک شدند، جملات «بزنید، بکشید، خون ما را برای حفظ منافع آمریکا به زمین بریزید» و شعارهایی از این قبیل در مقابل سربازان داده میشد و صف راهپیمایی پیش میرفت تا جایی که نیزه تفنگ سربازان روی سینه ردیف اول قرار گرفت. من هم مثل بسیاری از رفقا به هیجان آمده بودم.
فشار سرنیزه را روی سینهام حس میکردم، بدون اینکه ترس و وحشتی احساس کنم. صف راه پیمایی بیشتر فشار آورد، صفوف سربازان شکافته شد و تظاهرکنندگان با شعار «مقاومت، پیروزی» وارد میدان بهارستان شند. از پشت بلندگو، شعارهایی بر ضد امپریالیسم آمریکا و دولت و همچنین شعارهایی به جانبداری از صلح و آزادی داده شد. در فاصلهای که سخنرانان جمعیت را به هیجان میآوردند، من مثل بسیاری احساس کردم میدان بهارستان و تظاهرات در محاصره نیروهای کمکی ارتش قرار گرفته است. حسین خاشع، هرپیشه تئاتر سعدی، قطعنامه میتینگ را میخواند که صدای تیراندازی شنیده شد. خواند قطعنامه ناتمام ماند و سربازان به تظاهرات حمله کردند. جمعیت به هم ریخت و گروهی به مقابله پرداختند. شعارهای «مرگ بر مصدق خونخوار و مرگر بر امپریالیسم» بلند شد. خبر آوردند به کلوپ صلح که در خیابان فردوسی واقع بود، حمله شده است. سازمان جوانان دستور حرکت به طرف خیابان فردوسی را داد. انبوه جمعیت هنگام عبور از خیابان شاهآباد، با تانکها و نفربرهای ارتشی که به طرف میدان بهارستان میآمدند، روبهرو شد.
یک تانک جمعیت را شکافت و پای دختر جوانی زیر تانک خرد شد. حزب با استفاده از این حادثه حملات شدیدی را به دولت مصدق شروع کرد و تا آنجا پیش رفت که روزنامه چلنگر کاریکاتور مصدق را کشید که به جای پتو، پرچم آمریکا را روی خودش کشیده بود و شرکت نفت جنوب را به صورت یک موش در دست داشت. زیر آن نوشت «مصدق موش گرفته، پتو به دوش گرفته»
از این حادثه به بعد، رودررویی بین اعضا و هواداران جبهه ملی و حزب توده شدت بیشتری گرفت.
پینوشت ۱. منوچهر کیمرام (زاده ۱۳۰۶ در تهران
- درگذشته ۱۳۸۲ پاریس)، فیلمنامهنویس اهل ایران بود. او تا زمان انقلاب یکی از
پرکارترین فیلمنامهنویسان سینمای تجاری ایران محسوب میشد.کیمرام در جوانی به
دلیل آشنایی پدرش با عبدالحسین نوشین، کارگردان و بازیگر تئاتر، به کلاسهای او در
حزب توده راه یافت.
منبع: منوچهر کیمرام، رفقای بالا، بیجا: شباویز، چاپ اول، اردیبهشت ۷۴، صص۲۴۵-۲۴۷