کودتای ۲۸ مردادحاشیه رفتن مشروطه خواهان ودموکراسی طلبان و نزدیکی تدریجی ولی مداوم اسلامگرا هاو چپ ها
يكشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۷، ۰۹:۰۵ ب.ظ
احزاب و تشکلهای چپ و مارکسیست، که در دوران موسوم به جنگ سرد، مستقیم و غیرمستقیم، مهمترین و بلکه تعیین کننده ترین ابزار سیاسی، فکری و ایدیولوژیکی اردوگاه شرق و جهان کمونیسم برای مقابله جهان سرمایه داری و اردوگاه غرب در کشورهای اقماری و جهان سوم محسوب می شدند؛ در طول چهار دهه 1320 و 1330 و 1340 و 1350، خواسته یا ناخواسته، بیشترین و جبران ناپذیرترین ضربات را بر جریان آزادیخواهی، دموکراسی طلبی و تکثرگرایی سیاسی و اجتماعی در ایران وارد ساختند.
کودتای ۲۸ مرداد از یک سو جریانهای مشروطه خواه و دموکراسی طلب را به حاشیه برد و از سوی دیگر مقدمات نزدیکی تدریجی ولی مداوم فکری و ایدیولوژیکی دو جریان اسلامگرا و چپ را فراهم آورد که برخلاف دهه 1320، این بار خود را در برابر امپریالیسم غرب (مسقط الراس لیبرالیسم و دموکراسی خواهی) متحدانی ولو به ظاهر متناقض نما می دیدند؛ و چنین شد که همزمان با تحرکات ضددموکراسی خواهانه چپ ارتدکس و اسلام سیاسی سنتگراتر، از ترکیب و تلفیق اسلام سیاسی و ماکسیسم ملغمه ای به شدت ضددموکراتیک و به اصطلاح عدالت محور در حیات سیاسی و فکری جامعه ایرانی تکوین یافته بارور شد؛ و به تبع آن در انقلابی که بر عمر حکومت پهلوی پایان داد، دموکراسی خواهان ضعیف ترین و کم اقبالترین جایگاه را کسب کردند و مقدرات ملک و ملت در سیطره انقلابیون چپ و چپ زده خارج از شماری قرار گرفت که نسبت شان با دموکراسی، تکثرگرایی و آزادیخواهی مثال جن و بسم الله بود. اگرچه اسلامگرایان تقریبا به سرعت همه چپهای ارتدکس و غیرارتدکس رقیب را از عرصه سیاسی و اجتماعی کشور محو کردند؛ اما خوی و ایدیولوژی غرب ستیزانه متاثر از جریان چپ در گوشت و استخوان اکثری از رهبران و سازماندهندگان نظام جدید ریشه دوانیده ادامه یافت. این روند مبارک یا غیرمبارک همچنان ادامه دارد؛ بی خود نیست که بعد از چهل سال ما بیشتر شبیه کره شمالی شده ایم تا کره جنوبی؛ و تلاش می کنیم خود را در پناه قدرتهای کمونیستی و وارثان آنها قرار بدهیم تا کشورهای توسعه یافته غرب!
منبع: PageFBook Mozaffar Shahedi
۹۷/۰۶/۰۴