تحریف تاریخ در کتاب تاریخ معاصر سوم دبیرستان
دوشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۳۷ ب.ظ
لطفا به فرزندانمان رحم کنید!
کتاب «تاریخ معاصر ایران» سال سوم دبیرستان نوشته علیاکبر ولایتی و همکارانش است. درباره بخشهای مختلف این کتاب نکات مهمی وجود دارد.
برخی اشکالات کتاب در محتوا خیلی تاثیرگذار نیستند، مانند اینکه روز ترور استاد مطهری 11اردیبهشت است، اما 12اردیبهشت آمده یا اینکه نوشته شده پس از رحلت امام، آیتالله خامنهای به اتفاق آرای نمایندگان خبرگان به رهبری برگزیده شد که باید نوشته شود با اکثریت آرا(به اتفاق آرا بهمعنای بی رای مخالف است) یا تاریخ حکم امامت جمعه آیتالله خامنهای که سال58 است و 59 قید شده و.... اما برخی دیگر تحریف محتوایی تاریخ است.
درس بیستوچهارم این کتاب از صفحه 210 تا 219 به موضوع جنگ اختصاص دارد. عنوان این درس«جنگ تحمیلی رژیم بعثی حاکم بر عراق علیه ایران» است اما مشخص نیست چرا دو صفحه انتهایی به درگذشت آیتالله خمینی و رهبری آیتالله خامنهای پرداخته است! یعنی در مجموع 6صفحه روایت تاریخ جنگ است. باوجود اینکه اغلب بخشهای دیگر این کتاب به منابع بسیاری ارجاع داده شده اما بخش تاریخ جنگ از میان منابع پرشمار پیرامون جنگ به دو منبع اشاره دارد: یکی «سیری در جنگ ایران و عراق» و دیگری «تاریخ سیاسی جنگ» نوشته آقای ولایتی!
در بخش تاریخ جنگ به مسایل نبرد و بسیاری از عملیاتهای بزرگ جنگ اشاره نشده و به برخی نیز به صورت غیرمستقیم در حد عبارتهای کوتاه اشاره شده است. تاثیرگذاری نبردهای مهم بر سرنوشت جنگ را در این کتاب نمیبینید اما بهجای آن وزارتخارجه با وجود عملکرد بسیار ضعیف در سالهای جنگ، چهرهای درخشان یافته است! به این جملهها توجه کنید: «در عرصه سیاسی و بینالمللی، وزارت خارجه نوپای جمهوری اسلامی با اقدامهای روشنگرانه خود بهتدریج متجاوز بودن دولت حاکم بر عراق را به دنیا قبولاند. در تیرماه67 در قطعنامه598 سازمان ملل متحد، برای نخستینبار پس از هفتسال از شروع جنگ، دو خواسته ایران موردتوجه قرار گرفت: عقبنشینی به مرزهای بینالمللی پس از آتشبس و تعیین متجاوز. در نتیجه ایران قطعنامه را پذیرفت.»
قطعنامه598 در تابستان66 به تصویب رسیده بود پس تاریخ درجشده در کتاب اشتباه است. همچنین بر اساس اسناد و مدارک موجود آقای ولایتی از سرسختترین مخالفان قطعنامه598 بود و حتی به روایت محمدجواد لاریجانی(معاون وقت وزارت خارجه و مسوول پیگیری قطعنامه) ولایتی قطعنامه598 را قرارداد ترکمنچای و عنصر حرامزاده میدانست و میگفت تا من وزیر خارجهام، اجازه نمیدهم که این قطعنامه قبول شود. علی خرم از مقامات وقت وزارتخارجه میگوید از ایران برای آمادهسازی قطعنامه دعوت شده بود اما با حضور نماینده ایران در مراحل پختوپز قطعنامه مخالفت شد. آیا این جز ضعف وزارت خارجه است؟
نکته دیگر اینکه در ادبیات دیپلماتیک واژهها معانی دقیقی دارند. به این بخش از سخنان دکتر خرم توجه کنید: «چنانچه جمهوری اسلامی دیپلماسی فعالتری داشت، میتوانست منافعش را بهتر تامین کند. بهعنوان مثال در بند6 قطعنامه به جای اینکه تعیین آغازگر جنگ مطرح شود، [میتوانست] تعیین متجاوز استفاده شود، به جای تعیین خسارت، [میتوانست] تعیین غرامت مطرح شود.»(مصاحبه با نشریه تخصصی جنگ سپاه، نگین ایران)
در کتاب درسی با اشاره به متن قطعنامه عبارت «تعیین متجاوز» استفاده شده که اشتباه است و همچنین بدون توجه به تلخیهای پایان جنگ و جملهی تاریخی امام که پذیرش قطعنامه را جام زهر نامید، قطعنامه598 دستاورد و پیروزی بزرگ وزارت خارجه معرفی شده است! در ادامهی متن کتاب درسی به مذاکرات دوساله پس از پذیرش قطعنامه اشاره شده درحالیکه این مذاکرات تا شکست کامل پیش رفته بود و حمله عراق به کویت(11مرداد69)، افزایش فشار جهانی بر صدام و نامهنگاریهای او با مقامات ایرانی به پذیرش قرارداد الجزایر از سوی صدام در 23مرداد69 منتهی شد. نویسندگان با حذف تمام این اتفاقات نامه نهایی صدام را حاصل دیپلماسی و مذاکره دوساله وزارت خارجه دانستهاند!
این کتاب یک دهه است که در مدارس ما تدریس میشود. برخی میگویند بهتر است این اشکالات بهصورت خصوصی تذکر داده شود اما حقیقت این است تا مطلبی به مطالبه عمومی تبدیل نشود جدی گرفته نمیشود و از سویی انتشار عمومی این نقدها باعث افزایش دقت در روند تاریخنگاری کشور میشود. زمینهی نوشتن این یادداشت مطالعهی نقد آقای گودرزی بر فصل ١٠ و ١١ از همین کتاب(دوران رضاشاه) بود که در «جشنواره نقد کتاب 1394» برگزیده شده است. مطالعه این نقد که متن آن را در پست بعدی قرار دادهام مرا ترغیب به بررسی بخشهای دیگر کتاب کرد. در نقد ایشان نیز نکات بسیار مهمی آمده است.
منبع:
https://t.me/jafarshiralinia
۹۶/۰۵/۲۳