آنچه گذشت و آنچه لازم است

انسان+زمان=انسان شدن انسان بنابراین تاریخ علم آموختن گذشته تکاملی انسانست

انسان+زمان=انسان شدن انسان بنابراین تاریخ علم آموختن گذشته تکاملی انسانست

آنچه گذشت و آنچه لازم است

دغدغۀ فراگرفتن دانش تاریخ وادای زکات آموزش آن(زکاةُ العلم نشرُه)،تمرین سعۀصدروارتباط باخلق،مراغرق این دریای کران تاکران کرد.پس من غریق رادریابید.حتی به یک لمحۀ نظر.همین!

بایگانی

حجاب چگونه اجباری شد؟

سه شنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۳۵ ب.ظ

امام خمینی و پرستارهای بد‌حجاب بیمارستان قلب
پرستارها نپذیرفتند به خاطر حضور آیت‌الله خمینی روسری سر کنند
بهمن 58 یک سال از پیروزی انقلاب می‌گذشت که سکته‌ی قلبی، رهبر انقلاب را به بیمارستان قلب تهران کشاند. به روایت دکتر عارفی در بخشی که امام بستری شد پرستارها با همان لباس‌های فرم پیش از انقلاب کار می‌کردند. امام او را صدا کرد و گفت پرده‌ها را بکش و فقط خودت کارهای مرا انجام بده و پیشم بیا. به روایت او پرستارها قبول نمی‌کردند پوشش‌شان را تغییر دهند یا روسری سر کنند. دکتر عارفی می‌نویسد: «هیچ قدرتی(وزیر بهداری، نصیحت، خواهش) نتوانست به آن‌ها تفهیم کند که مرجع شیعیان جهان و رهبر کبیر انقلاب اسلامی از وضع لباس شما ناراحت» است.
15 اسفند 57، هنوز پیروزی انقلاب یک‌ماهه نشده بود و چند روزی از حضور امام در قم نگذشته بود که خبرهایی از وضعیت وزارتخانه‌ها به او دادند. امام گفت: «وزارتخانه اسلامى نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانه‏هاى اسلامى نباید زن‌هاى لخت بیایند؛ زن‌ها بروند اما باحجاب باشند. مانعى ندارد بروند؛ اما کار بکنند، لکن با حجاب شرعى باشند.»(صحیفه امام، ج‏6، ص 329)
آیت‌الله اشراقی داماد امام نیز از ضرورت حفظ حجاب گفت و این‌که؛ « قوانین اسلامی موبه‌مو اجرا گردد.» او یک درخواست از خانم‌ها داشت: «باید طبق نظر مبارک امام حجاب اسلامی در سطح کشور توسط خانم‌ها با اشتیاق اجرا شود.»
17اسفند، روز جهانی زن، تهران برف می‌بارید و زیر بارش برف تعدادی از زنان و دختران علیه زمزمه‌ی اجباری‌شدن حجاب راهپیمایی کردند. روزنامه‌ی کیهان در گزارش خود از این راهپیمایی نوشت: «در راهپیمائی‌های امروز زنان، تعداد زیادی از دانش‌آموزان مدارس دخترانه نیز شرکت داشتند. آن‌ها ضمنا علیه کسانی که به زنان بی‌حجاب در روزهای اخیر حمله کرده‌اند، شعار می‌دادند... بحث و گفت‌وگو درباره حجاب از دیروز در تهران بالا گرفته است و از صبح امروز به دنبال مصاحبه تلفنی رادیو ایران با داماد امام خمینی اوج گرفت.»
بحث حجاب داغ شده بود و البته گاه با حمله‌ی برخی به تجمع اعتراضی زنان، تشنج و درگیری و زد و خورد هم پیش می‌آمد. بازار اظهارنظرها نیز داغ بود. سیمین دانشور، همسر جلال آل احمد و نویسنده‌ی مطرح می‌گفت: «ما هر وقت توانستیم این خانه‌ی ویران را آباد کنیم اقتصادش را سرو سامان دهیم کشاورزیش را به جایی برسانیم حکومت عدل و آزادی را برقرار سازیم هر وقت تمامی مردم این سرزمین سیر و پوشیده و دارای سقفی امن بر بالای سرشان شدند و از آموزش و پرورش و بهداشت همگانی بهره‌مند گردیدند می‌توانیم به سراغ مسائل فرعی و فقهی برویم می‌توانیم سر فرصت و با خیال آسوده و در خانه‌ای از پای‌بست محکم بنشینیم و به سر و وضع زنان بپردازیم.»
زنان معترض از حمله به تجمعات و توهین برخی به آن‌ها در خیابان‌ها عصبانی‌تر می‌شدند که برخی اظهارنظرها از عصبانیت‌شان کاست. امام هم گفت که کسی حق حمله به زنان معترض را ندارد. سخنگوی دولت موقت گفت بحث اجباری شدن حجاب مطرح نیست و تنها؛ «نمایشگری و عریانی و جلفی مساله دیگری است که مسلماً در ایران بعد از انقلاب اسلامی و در دولت اسلامی نمی‌تواند جواز و پذیرش داشته باشد.»
دادستان تهران هم اعلام کرد: «هر کس در اماکن عمومی یا معابر به هر عنوان و بهانه اعم از نحوه‌ی لباس پوشیدن و غیره متعرض یا مزاحم بانوان بشود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون به حیثیت آنان توهین کند طبق ماده2 و ماده 4 قانون مجازات عمومی مجازات می‌شود.»
سخنان آیت‌الله طالقانی که از شخصیت‌های مطرح انقلاب بود نیز تاثیر زیادی در آرامش ماجرا داشت. آیت‌الله گفت که حجاب ساخته فقها نیست و نص صریح قرآن است اما تاکید کرد: «هیچ اجباری در کار نیست مسئله چادر مطرح نیست، مسئله حجاب یکی از مظاهر این حرکت انقلابی است. حضرت آیت‌الله خمینی نیز اجبار و اکراهی به شکل اکراه بیان نکرده‌اند.... هو و جنجال راه نیاندازند و همان‌طور که بارها گفتیم همه حقوق حقه زنان در اسلام و در محیط جمهوری اسلامی محفوظ خواهد ماند. و از آن‌ها خواهش می‌کنیم که با لباس ساده با وقار، روسری هم روی سرشان بیاندازد به جائی بر نمی‌خورد.... اجباری حتی برای زن‌های مسلمان هم نیست.»1
مساله‌ی حجاب موقتا به حاشیه رفت اما مدتی بعد دوباره به مساله‌ای داغ بدل شد که در یادداشت فردا به آن اشاره خواهم کرد.

آیت‌الله منتظری می‌گفت: «زن‌ها برای مردهای بیرون خود را آرایش می‌کنند اما در منزل، لباس‌های پاره... می‌پوشند.»
علی‌محمد بشارتی از سوی آیت‌الله خمینی رفته بود تا نقدهای آیت‌الله گلپایگانی به امور کشور را بشنود. وقتی آیت‌الله انتقادهایش را گفت و بشارتی برخی را توضیح داد از آیت‌الله خواست اجازه دهد او در مورد وضعیت پیش از انقلاب توضیح دهد. آن‌چه بشارتی به آقای گلپایگانی گفت یکی ماجرای سفر آدامو هنرمند غربی به تهران در سال53 بود. بشارتی گفت که وقتی آدامو به تهران آمد روزنامه‌ها از استقبال هزاران دختر و پسر ایرانی در فرودگاه مهرآباد تیتر زدند. بشارتی به آیت‌الله گفت آدامو در مصاحبه‌اش گفته استقبال روی او خیلی تاثیر گذاشته و وقتی از او پرسیدند چه اتفاقی برای او جالب‌تر بود؟ گفت: «بین انبوه دختران و پسران جوانی که کاغذ و قلم دستشان بود تا من برای آن‌ها امضای یادگاری بکنم، دخترخانم جوانی جلو آمد و سینه‌اش را بیرون آورد و گفت این‌جا را امضا کن.» بشارتی: «تا این مطلب را گفتم اشک از چشمان آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی سرازیر شد به‌طوری‌که محاسن ایشان خیس شد.»2
یکی از ناراحتی‌های عمیق روحانیون و افراد دین‌دار از دوران پهلوی وضعیت حجاب بود. پس از پیروزی انقلاب یکی از در دسترس‌ترین تغییرات که می‌توانست خیلی به چشم بیاید حجاب بود. این تغییر می‌توانست بخشی از روحانیون و افراد متدین را راضی نگه دارد. دیروز از ماجراهای اولین زمزمه‌های اجباری‌شدن حجاب در اسفند57 نوشتم و امروز به نکاتی از ادامه‌ی این ماجرا اشاره می‌کنم. هرچند پس از پیروزی انقلاب بسیاری از خانم‌ها و دختران خود حجاب را انتخاب کرده بودند اما برخی نیز به‌ویژه در ادارات مخالف سرسخت حجاب اجباری بودند.
اردیبهشت58 این‌بار پایتخت شاهد راهپیمایی زنان باحجاب در دفاع از حجاب بود. 7تیر58 امام درباره حجاب سخن گفت: «اسلام نمی‌گذارد که لخت بروند توی این دریاها شنا کنند. پوستشان را می‌کند! با زن‌ها لخت بروند آن‌جا، و بعد زن‌ها لخت بیایند توی شهرها! مثل کارهایی که در زمان طاغوت می‌شد... مازندرانی‌ها می‌گذارند یا رشتی‌ها می‌گذارند که باز کنار دریاشان مثل آن‌وقت باشد؟» (صحیفه امام، ج8، ص338،339)
یک‌سال بعد وقتی امام 6تیر59 از وضعیت طاغوتی ادارات گفت، موضوع حجاب اجباری دوباره بحث داغ کشور شد. سه روز پس از سخنان امام ری‌شهری(رییس دادگاه انقلاب ارتش) با اشاره به سخنان امام اعلام کرد: «بعموم فرماندهان یگان‌ها و روسای سازمان‌های نظامی و انتظامی ابلاغ می‌شود که از ورود آن دسته از پرسنل زن که پوشش اسلامی ندارند به اماکن نظامی و سرویس‌های رفت‌و‌آمد جلوگیری به‌عمل آورند.»
حسن روحانی که مدتی پس از انقلاب برای ساماندهی کارها به ارتش رفته بود در خاطراتش می گوید قاطعانه با مخالفت برخی زنان در ارتش برخورد کرده و دستور داده هیچ‌کس را بی‌حجاب راه ندهند.
 14تیر59 کیهان سخنان آیت‌الله منتظری درباره حجاب را منتشر کرد: «متاسفانه حالا زن‌ها برای مردهای بیرون خود را آرایش می‌کنند اما در منزل لباس‌های پاره و مثلا لباس آشپزخانه را می‌پوشند و شوهر او را فقط مثل یک آشپز می‌بیند... زن‌ها برای این‌که بفهمانند این معنی را که ما بازیچه و ملعبه جوان‌ها نیستیم انتظار از آن‌ها می‌رود که مساله حجاب را رعایت کنند.»
 ادارات یک‌به‌یک بخش‌نامه‌‌ی الزامی‌شدن حجاب صادر می‌کردند. آیت‌الله قدوسی دادستان کل نیز اعلام کرد: «بانوی کارمندی بدون پوشش اسلامی در محل کار حضور یابد بلادرنگ حقوق و مزایای او قطع خواهد شد.»
در برخی شهرها از جمله شیراز و تبریز بازاری‌ها اعلام کردند از ورود زنان بدحجاب به بازار جلوگیر می‌شوند. نیمه‌ی تیر59 زنان مخالف حجاب اجباری با پوشیدن لباس سیاه تجمعی اعتراضی مقابل نخست‌وزیری داشتند و در مقابل آن‌ها زنان طرفدار حجاب نیز تجمع کردند. در روزهای بعد با مقابله زنان طرفدار حجاب و برخی دست‌گیری‌ها تجمع‌های اعتراضی خاتمه یافت اما همچنان برخی از مخالفان با لباس سیاه در ادارات حاضر شدند.
20 تیر حجت‌الاسلام خامنه‌ای امام جمعه تهران گفت: «شما دروغگو و ضدانقلاب هستید چون لباس سیاه علامت عزاداری آزادی را نشان می‌دهد. می‌خواهید بگوئید در این مملکت آزادی نیست شما مگر در ایران زندگی نکرده‌اید؟ موقعی که مردم ایران در اختناق به سر می‌بردند و زیر دست و پای جلادان دست و پا می‌زدند شما آن روزها کجا بودید و چرا لباس سیاه نپوشیدید که امروز که تازه این ملت می‌خواهد آزادی را تجربه کند. سالیان سال بود که ملت از آزادی خبر نداشت دلیل آزادی امروز این است که به شما ضدانقلابیون اجازه دادند تظاهرات کنید.»
تصویب قانون شلاق برای بدحجاب‌ها
بخشنامه‌ی وزیر اقتصاد برای استفاده‌ی خانم‌ها از روسری‌هایی که به‌خوبی زیر گلو گره بخورد!
تهران خلوت‌تر از همیشه بود. از اواخر زمستان 66 که برد موشک‌های صدام به تهران رسید و موشک‌باران پایتخت آغاز شد برخی تهران را ترک کردند. موشک‌باران شرایط زندگی در پایتخت را دلهره‌آور و سخت کرده بود و گویا کمیته‌های انقلاب اسلامی از سخت‌گیری فرهنگی بر خانم‌های بدحجاب کم کردند. 8 اردیبهشت67 غروب، هاشمی رفسنجانی پس از جلسه‌ی مجلس به خانه برمی‌گشت که با نگاهی به خیابان‌های شهر به نتیجه رسید؛ «خانم‌های بدحجاب در خیابان‌های تهران زیاد گستاخ شده‌اند؛ به خاطر جنگ شهرها سخت‌گیری کم شده است.»
در دو یادداشت قبلی مسیر اجباری‌شدن حجاب را مرور کردیم و تا تیرماه 59 پیش آمدیم، جایی‌که به‌تدریج حجاب در ادارات و سازمان‌ها با بخشنامه اجباری شد اما هنوز در خیابان‌های شهر اجباری نشده بود. وقتی اعتراض مخالفان حجاب اجباری کنترل شد برخی به تغییر وضعیت ادارات اکتفا نکرده و به‌تدریج سخت‌گیری‌ها را بیشتر کردند.
23 تیر 59 ماه رمضان شروع می‌شد. دایره‌ی مبارزه با منکرات اطلاعیه‌ای منتشر کرد که از خانم‌ها می‌خواست؛ «در این فصل گرما که مصادف با ماه خداست و زمان خویشتن‌داری از گناه، از پوشیدن لباس‌های جلف و تحریک‌آمیز خودداری کنند وگرنه به خاطر به‌هم‌زدن عفت عمومی و ضربه به اخلاق اسلامی تحت تعقیب قرار خواهند گرفت.»
2 مرداد 59 کیهان از تصمیم جدید برای لباس مدارس دخترانه خبر داد؛ «شامل روپوش بلند با دو جیب جلو و آستین بلند خواهد بود و علاوه بر آن شلوار گشاد و روسری جزو لباس مدرسه دختران دانش‌آموز است. رنگ لباس‌ها سرمه‌ای، قهوه‌ای، آبی و کرم خواهد بود.»
جالب‌تر از همه بخشنامه‌ی نمازی، وزیر اقتصاد برای کارکنان وزارتخانه‌اش بود که از مردها خواسته بود لباس مناسب بپوشند و دکمه‌هایشان را باز نگذارند و خانم‌ها؛ «پوشیدن مانتوی بلند (روپوش) با آستین‌های بلند که تا مچ دست را به‌خوبی بپوشاند و تا زیر زانوان را دربرگیرد. استفاده از روسری که به‌خوبی در زیر گلو گره خورده و موهای سر را کاملا بپوشاند. پوشش پا به‌وسیله‌ی جوراب‌های ساده و ضخیم و یا شلوار. لباس یاد‌شده باید در رنگ‌های ساده باشد.»
تا این حد جزیی‌شدن و حتی دخالت در رنگ و طرح می‌توانست زمینه‌ساز تبدیل حجاب به یک موضوع ترسناک شود حتی برای کسانی که پس از انقلاب حجاب را به انتخاب خود برگزیده بودند.
بهار و تابستان 60  فضای کشور ملتهب و امنیتی شد؛ معمولا در این فضاها برخوردهای سخت‌گیرانه توجیه‌پذیر می‌شود. 13 خرداد 60  اطلاعیه‌ی محمدتقی سجادی نماینده دادستان انقلاب در دادگاه مبارزه با منکرات در روزنامه‌ی کیهان منتشر شد: «به آن دسته از زنانی که هنوز بعد از سه سال که از انقلاب شکوهمند اسلامی ما می‌گذرد و در این شرایط جنگ تحمیلی... هنوز تحت تاثیر فرهنگ منحط شاهنشاهی می‌باشند اخطار می‌شود که رعایت پوشش و حجاب مناسب را بنمایند و از پوشیدن لباس‌های جلف و آرایش‌های تند و غلیظ خودداری کنند تا حرمت انقلاب و جامعه رعایت شود و بیش از این به خون هزاران شهید و معلول خیانت نکنند.»
از آن پس با سخت‌گیری بیشتر، حجاب در خیابان‌ها نیز به نوعی اجباری شد هرچند هنوز به‌صورت قانون مصوب مجلس درنیامده بود.
18 مرداد 62 پس از کش‌و‌قوس‌های فراوان لایحه‌ی پرحاشیه‌ی تعزیرات با 159 ماده در کمیسیون قضایی مجلس تصویب شد که یکی از ماده‌های آن درباره‌ی عفت عمومی بود. 11 آبان 62 با امضای هاشمی رفسنجانی (رئیس مجلس) این قانون اجرایی شد. در ماده‌ی 102 این قانون آمده بود:
«هر کس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید، علاوه بر کیفر عمل تا 74 ضربه شلاق محکوم می‌گردد و در‌صورتی‌که مرتکب عملی شود که نفس عمل دارای کیفر نمی‌باشد ولی عفت عمومی را جریحه‌دار نماید، فقط تا 74 ضربه شلاق محکوم می‌گردد.
‌تبصره: زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به تعزیر تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهند شد.»
هرچند قانونی‌شدن مجازات برای بدحجابی راه برخورد قانونی را باز کرد اما در مسایل فرهنگی فعالیت فرهنگی لازم است و نمی‌توان تنها با سخت‌گیری و مجازات قانونی مسایل فرهنگی را سامان داد.
می‌توان گفت سیاست‌های ما در این زمینه کمتر فرهنگی و بیشتر ایجاد محدودیت و سخت‌گیرانه بوده است و این روزها یکی از آخرین بحث‌ها پیرامون مساله‌ی حجاب این است که درون فضای اتومبیل‌ها فضای خصوصی است یا عمومی؟
جوان‌های امروز کشور ما متولدین دوران جمهوری اسلامی هستند، در مدرسه‌های جمهوری اسلامی درس خوانده‌اند و مخاطب رسانه‌ای انحصاری هستند که سال‌هاست توسط مدیرانی مدعی اسلام و ارزش‌ مداری اداره می‌شود. متولیان فرهنگ‌سازی در این سال‌ها چه مقدار توانسته‌اند در ترویج فرهنگ حجاب برای این جوانان موفق باشند؟
1-  سخنان دکتر سید حسن عارفی به نقل از کتاب «طبیب دل‌ها» منتشرشده توسط موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی است.
2-  سخنان بشارتی از کتاب «عبور ازشط شب» نقل شده است.

منبع:نکته های تاریخی/شیر علی نیا


۹۶/۰۵/۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدحسن محب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی