آنچه گذشت و آنچه لازم است

انسان+زمان=انسان شدن انسان بنابراین تاریخ علم آموختن گذشته تکاملی انسانست

انسان+زمان=انسان شدن انسان بنابراین تاریخ علم آموختن گذشته تکاملی انسانست

آنچه گذشت و آنچه لازم است

دغدغۀ فراگرفتن دانش تاریخ وادای زکات آموزش آن(زکاةُ العلم نشرُه)،تمرین سعۀصدروارتباط باخلق،مراغرق این دریای کران تاکران کرد.پس من غریق رادریابید.حتی به یک لمحۀ نظر.همین!

بایگانی

نظر ودیالوگی درباره شهید سید حسن مدرس

چهارشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۴:۳۷ ب.ظ

نگاهی به زندگی سید حسن مدرس (بمناسبت ۱۰ آذر، سالگرد کشته شدن مدرس)

سید حسن مدرس یکی از معدود نظریه پردازان دوران مشروطیت و از روشنفکران برجسته ی تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران می باشد. مخالفت با حکومت فرد بر مردم، مبارزه با تسلط بیگانگان و استقلال طلبی، مدرن گرایی، و بالا بردن سطح سواد و آگاهی مردم به منظور درک اوضاع نابسامان آن زمان هدف اصلی مدرس در زندگی بود. با تشکیل انجمن ولایتی، مدرس مبارزه با حاکمان اصفهان و توابع آن، که مالیات کلانی از مردم اخذ می نمودند را رهبری نمود. او همچنین با موقوفه خواران به ستیز برخاست. شجاعت مدرس به مردم اصفهان جرات بخشید تا برای دفاع از حقوق خود تلاش کنند. این مهم یکی از قدم هایی بود که در جهت شکل گیری تفکر مشروطه خواهی در اذهان عمومی بر داشته شد. زمانی که مأموران صمصام السلطنه حکم بازداشت مدرس را به وی ابلاغ نمودند، مدرس پیاده به سوی تخته فولاد (قبرستان اصفهان) به راه افتاد و با این روش مردم را از این حکم آگاه نمود. مردم گروه گروه به او پیوستند و در تخته فولاد متحصن و خواستار آزادی مدرس شدند. صمصام السلطنه برای جلوگیری از شورش مردم مجبور به لغو حکم بازداشت مدرس شد و دستور داد وی را با احترام به مدرسه ی جده ی کوچک بازگردانند. 
مدرس در دوران فعالیت های سیاسی خود پنج بار مورد سو قصد فرار گرفت و هر بار که سو قصد کنندگان توسط مردم دستگیر شدند درخواست کرد که آزادشان کنند که: باید عوامل اصلی مورد بازخواست قرار گیرند. اینان فقط مجری فرمان و در اصل بی گناه هستند. 
بر خلاف بسیاری از روحانیون، مدرس هرگز مسجد، تکیه، و حسینیه نساخت. بلکه بخشی از در آمد خود را صرف ساختن آسیاب و حمام، احداث قنات، و درخت کاری نمود. و خود پا به پای کارگران کار می کرد. در زمان نمایندگی مجلس، او تولیت مدرسه ی سپهسالار در تهران را به عهده داشت و به مرمت و بازسازی مدرسه همت گماشت. ساده زیستی و بی توجهی وی به رفاه مالی، و صرف بخش قابل توجهی از درآمدش برای خدمت به مردم تحسین برانگیز است. 
پس از پیروزی مشروطه خواهان و تشکیل مجلس شورای ملی، مدرس به عنوان یکی از علمای طراز اول و بعدها به عنوان نماینده ی تهران به مجلس راه یافت و از جلسه ی ۱۹۵ ، دوره ی دوم (۲۸ ذوالحجه ۱۳۲۸، ۱۲ دسامبر ۱۹۱۰، ۱۰ دی ۱۲۸۹) در جلسات حضور یافت. در جلسه ی ۲۰۰ دوره ی دوم، مدرس اوّلین نطق خود را با جمله ی مشهور خود آغاز کرد: «انسان عاقل تا بصیرت در امور پیدا نکند سخن نمی گوید.» نطق های مدرس نشانگر توجه او به پیشرفت و مدرن کردن ایران می باشد. موضوع بخشی از نطق های او در دوره ی ششم، جلسه ی ۵۰ تا ۱۵۰، به عنوان مثال در اینجا ذکر می شود: مالیات بر فروش نوشیدنی های الکلی بجای ممنوعیت کامل آن، ایجاد کارخانه ی هواپیما سازی و تربیت متخصصین برای اداره، هدایت، و تعمیر هواپیماها، تشکیل مدرسه ی علوم سیاسی، نظام آموزشی ارتش، ایجاد شبکه ی آب رسانی، تقسیم بودجه، قانون بازنشستگی ارتش و کارمندان، برق رسانی به سراسر کشور، انجمن شهر و روستا، قوانین گمرک، رسیدگی به مشکلات ایرانیان خارج از کشور، تامین آب آشامیدنی سالم، تشویق جوانان برای تحصیل در علوم صنعتی و فنی، احترام به مالکیت خصوصی، تهیه ی مسکن برای فقیران، ایجاد پست هوایی، استفاده از امتعه ی ملی، توسعه ی کشاورزی و جنگل، ایجاد تلگراف در سرتاسر کشور، اولویت بخشیدن به بکارگیری متخصصین ایرانی، روش مدرن استخراج و بهره برداری از منابع زیرزمینی به خصوص نفت، وزارت امور خارجه و روابط با سایر کشورها، آزادی گفتار و نوشتار، نفی قرض از سایر دولت ها، تطبیق دخل و خرج کشور، زیاد کردن محصولات ابریشم، تاسیس بانک رهنی، سدسازی، ایجاد کارخانه با سرمایه های داخلی، راه سازی، راه آهن غرب به شرق، ایجاد مدرسه برای بزرگسالان و مدارس سیار برای عشایر، بالا بردن حقوق کارمندان، انتشار کتاب های علمی و فنی، قوانین مربوط به اعزام دانشجو یان به اروپا، و استخدام معلمین غیر ایرانی. طبق آمار منتشر شده، از ۱۱۰۰ جلسه ی مجلس در دوره های دوم تا ششم، مدرس در ۸۳۰ جلسه حضور داشته است و ۱۳۷ ساعت و ۳۲ دقیقه صحبت کرده است. این ساعات هشت و نیم درصد کل صحبت های نمایندگان مجلس در آن چند دوره را تشکیل می دهد. تلاشی قابل تعمق و احترام برای پیشرفت ایران و ایرانیان! 
در دوران پنج ساله ی نمایندگی مدرس، ایران با ناگوارترین حوادث و مجلس با سرنوشت سازترین تصمیم گیری ها مواجه شدند. در این میان، مدرس و همفکرانش نقشی محوری برای نجات کشور ایفا نمودند: در دوران جنگ جهانی اوّل مدرس یکی از اعضای دولت موقت بود. در زمان نخست وزیری ناصرالملک، او مخالفان اولتیماتوم روس را رهبری نمود. زمانی که دولت عثمانی ادعای الحاق بخشی از سرزمین های شمال غربی ایران به عثمانی را داشت، مدرس با گروهی به عثمانی سفر کرد و با سلطان محمد خامس به گفتگو نشست و وی را متقاعد ساخت که به مرزهای ایران تجاوز ننماید. مخالفت مدرس با قرارداد ۱۹۱۹ در زمان نخست وزیری وثوق الدوله و جلوگیری از تجزیه شدن ایران از مهم ترین حوادث تاریخی ایران می باشد. در مجلس پنجم، طرح استیضاح رضا میرپنج، سردار سپه، را مطرح نمود و بطور علنی با دخالت انگلیس و عاملانش در امور سیاسی و اقتصادی ایران مخالفت نمود. سید حسن مدرس جزو کسانی بود که قوانین مدنی و قانون مربوط به تشکیل عدلیه را تنظیم نمودند. نظریه ی او معروف به موازنه ی عدمی (عدم تسلط بیگانه و دوستی با همه ی کشورها) در مقابل موازنه ی وجودی (قبول تسلط بیگانه)، که بعد ها محمد مصدق، بزرگمرد تاریخ سیاسی ایران، آن را به موازنه ی مثبت و منفی تعبیر نمود، حتا در نزد سیاستمداران اروپایی نیز شهرت یافت. 
مدرس نه تنها سیاستمداری آگاه، فساد ناپذیر، و از خود گذشته، بلکه انسانی فرهیخته و آزاده بود. یادش گرامی!

منبع: علی مدرس، مرد روزگاران: مدرس شهید نابغه ی ملی ایران، تهران: نشر هزاران، چاپ دوم، ۱۳۷۴.

الف:متأسفانه تاریخ معاصرمان به علت حب و بغض های آنچنانی در مورد افراد تار است و طبعاً به نوشته پسران و نوادگان و .... هم نمی شود صد در صد اعتماد کرد !

با سلام خدمت شما و تشکر برای خواندن مطلبی که در مورد مدرس گذاشتم. و ممنون که نظر خودتون را هم نوشتید! 

خوشبختانه در مورد مدرس و سایر شخصیت های سیاسی دوران قاجار و پهلوی به اندازه ی کافی سند به صورت عکس، نامه، قرارداد، کتاب های دست نوشته یا چاپی و غیره وجود دارد. و در نتیجه مورخین با استناد بر اسناد موجود مطالب ارزنده ای ارائه داده اند که هیچکدام هم بر اساس غرض ورزی و حب و بغض نیستند. مدرس نماینده ی مجلس بود و تمام صحبت هایش در مجلس کلمه به کلمه ثبت شده که در کتابخانه ی مجلس نگهداری می شود. بخشی دیگر از نامه ها و اسناد هم در مرکز اسناد تهران وجود دارد. می توانید مراجعه کنید تا به سندیت مطالب ذکر شده در کتاب مرد روزگاران پی ببرید. به هر حال بسیاری از مورخین در مورد مدرس نوشته اند یا قسمتی از فعالیت های ایشان را در کتاب و مقالات خود ذکر کرده اند. اگر به نوشته ی نوه ی مدرس اعتماد ندارید می توانید به آن منابع رجوع کنید. تعدادی را اینجا براتون نوشتم : کتاب ها و مقالات هما کاتوزیان در مورد انقلاب مشروطه، کتاب مدرس در پنج دوره ی تقنینیه توسط محمد ترکمان در ایران موجود است. و کتاب های زیر که شاید موجود باشند. یک کتاب شناسی هم چنی سال قبل چاپ شد که شامل بسیاری از منابع چاپ شده در ایران می شود. 

باز هم ممنون از توجه شما! 

مایکل زیرینسکی، سلطه ی شاهی و دیکتاتوری: انگلیس و روی کار آمدن رضا شاه (۱۳۲۹-۱۳۲۴)، فصلنامه ی بین المللی مطالعات خاور میانه، شماره ۲۴، سال ۱۹۹۲، صفحات ۶۳۹ تا ۶۶۴. 

http://scholarworks.boisestate.edu/cgi/viewcontent.cgi...

تورج اتابکی، ایران و جنگ جهانی اول: میدان جنگ ابرقدرت ها، نیویورک: I.B. Tauris & Co.، سال ۲۰۰۶. 


http://books.google.com/books?id=M3adD9kNH1gC&pg=PA183...


ایران و عثمانی در آستانه قرن بیستم، تالیف: رحیم رییس نیا، چاپ اول، تبریز: انتشارات ستوده، ۱۳۷۴


Atabaki, Touraj and Erik J. Zurcher, Ed. Men of Order: Authoritarian Modernization Under Atatürk and Reza Shah. New York and London: I.B. Tauris & Co. Ltd., 2004.


Azimi, Fakhreddin. Quest For Democracy In Iran: A Century of Struggle Against Authoritarian Rule. Cambridge: Harvard University Press, 2008. 


Bonine, Michael E. and Nikki R. Keddie, Ed. Modern Iran: The Dialectics of Continuity and Chage. Albany: State University of New York Press, 1981.


Grote, Rainer and Tilmann Röder, Ed. Constitutionalism in Islamic Countries: Between Upheaval and Continuity. Oxford: Oxford University Press, 2012.


Katouzian, Homa. State and Society in Iran: The Eclipse of the Qajars and the Emergence of Pahlavis. New York and London: I.B. Tauris & Co. Ltd., 2006. 


Moazami, Behrooz. State, Religion, and Revolution in Iran, 1796 to the Present. New York: Palgrave Macmillan, 2013.

ب: آیا مدرس مدرن گرا بوده ؟؟؟مصداق بیاورید

 با سلام و تشکر از شما برای این سوال مهم. چون مدرس روحانی بود بسیاری فکر می کنند که با مدرن گرایی مخالف بود. ما ایرانی ها که تاریخ کشورمان درست برایمان توضیح داده نشده یک اشتباه بزرگ می کنیم: اینکه فکر می کنیم مدرن گرایی در ایران اختراع رضا شاه بود و قبل آن همه تلاش کردند ایران را عقب مانده نگه دارند. نه، چنین نیست. تفکر مدرن گرایی و علاقه به پیشرفت هایی مشابه با غرب نه اختراع رضا شاه بود، نه مدرس، نه کس دیگر در آن دوران. این تفکر در زمان صفویه شکل یافت و دلیل آن شکست در جنگ با عثمانی بود. پیش از آن بازرگانی و روابط عادی میان ایران و کشور های غربی امری عادی بود و مرسوم، و ایران خود را در این مورد برابر با سایر کشور ها می دانست. اما اختراع توپ و تفنگ در مقابل شمشیر و سپر داستان قدرت را به کلی تغییر داد. پس از عثمانی ها شاهان قاجار مدرن کردن ایران را ادامه دادند و بهترین مثال فرستادن دانشجو به غرب از زمان فتح علی شاه به بعد، تاسیس کارخانجات به سبک غربی، تاسیس مدارس، صنعت چاپ، عکاسی، فیلم سازی، و …. است که مدارک و عکس های آن منتشر شده است. بنابراین در زمان رضا شاه مدرن گرایی و مدرن کردن ایران دیگر داستان تازه ای نبود. رضا شاه همت کرد و این روند را ادامه داد. حتا فرمان بی حجاب کردن زنان و اینکه او اولین فرد بود درست نیست. اولین زنی که به خواست خود چادر از سر خود برداشت قره العین بود. و در ضمن اینکه به زور و با کتک چادر از سر زن برداشته شود مدرن گرایی نیست. طرز فکری است دیکتاتوری و عقب مانده. 
اما به سوال شما برگردم. در متن قسمت مربوط به مدر گرایی مدرس را نوشته بودم. اینجا هم دوباره نوشتم که ملاحظه فرمایید. عکس کتابی که نطق های کامل مدرس را شامل می شود هم اضافه کردم. 
۱- بالا بردن سطح سواد و آگاهی مردم به منظور درک اوضاع نابسامان آن: مدرس هر وقت برای خرید غذا به بقالی می رفت یا با مردم ملاقات می کرد در مورد صحبت هایی که در مجلس انجام شده بود با آنان گفتگو می کرد. فردی از او پرسید چرا این مطالب را با این افراد بی سواد در میان می گذارید. جواب داد: ما نماینده ی همین مردم هستیم. حق داردن بدانند که نمایندگانشان چه تصمیم هایی گرفته اند. 
۲ تاسیس یک بانک ملی در اصفهان برای جمع آوری پول برای جنبش مشروطه 
۳-بر خلاف بسیاری از روحانیون، مدرس هرگز مسجد، تکیه، و حسینیه نساخت. بلکه بخشی از در آمد خود را صرف ساختن آسیاب و حمام، احداث قنات، و درخت کاری نمود.
۴-مدرس از جلسه ی ۱۹۵ ، دوره ی دوم (۲۸ ذوالحجه ۱۳۲۸، ۱۲ دسامبر ۱۹۱۰، ۱۰ دی ۱۲۸۹) در جلسات حضور یافت. نطق های مدرس نشانگر توجه او به پیشرفت و مدرن کردن ایران می باشد. موضوع بخشی از نطق های او در دوره ی ششم، جلسه ی ۵۰ تا ۱۵۰، به عنوان مثال در اینجا ذکر می شود: 
-مالیات بر فروش نوشیدنی های الکلی بجای ممنوعیت کامل آن. 
- ایجاد کارخانه ی هواپیما سازی
- تربیت متخصصین برای اداره، هدایت، و تعمیر هواپیماها
-تشکیل مدرسه ی علوم سیاسی، نظام آموزشی ارتش،
- ایجاد شبکه ی آب رسانی،
- تقسیم بودجه، 
-قانون بازنشستگی ارتش و کارمندان،
- برق رسانی به سراسر کشور، 
-انجمن شهر و روستا، 
-قوانین گمرک، 
-رسیدگی به مشکلات ایرانیان خارج از کشور از جمله کسانی که برای تحصیل فرستاده شده بودند.
-تامین آب آشامیدنی سالم، 
-تشویق جوانان برای تحصیل در علوم صنعتی و فنی،
- احترام به مالکیت خصوصی، 
-تهیه ی مسکن برای فقیران،
- ایجاد پست هوایی،
- استفاده از امتعه ی ملی،
- توسعه ی کشاورزی و جنگل، 
-ایجاد تلگراف در سرتاسر کشور،
- اولویت بخشیدن به بکارگیری متخصصین ایرانی، 
-روش مدرن استخراج و بهره برداری از منابع زیرزمینی به خصوص نفت، 
- قدرت دادن به وزارت امور خارجه و روابط با سایر کشورها، 
-آزادی گفتار و نوشتار، 
-نفی قرض از سایر دولت ها،
- تطبیق دخل و خرج کشور، 
-زیاد کردن محصولات ابریشم،
- تاسیس بانک رهنی،
- سدسازی، 
-ایجاد کارخانه با سرمایه های داخلی، 
-راه سازی و راه آهن غرب به شرق،
- ایجاد مدرسه برای بزرگسالان و مدارس سیار برای عشایر،
- بالا بردن حقوق کارمندان، 
-انتشار کتاب های علمی و فنی، 
-قوانین مربوط به اعزام دانشجو یان به اروپا،
- و استخدام معلمین غیر ایرانی.
طبق آمار منتشر شده، از ۱۱۰۰ جلسه ی مجلس در دوره های دوم تا ششم، مدرس در ۸۳۰ جلسه حضور داشته است و ۱۳۷ ساعت و ۳۲ دقیقه صحبت کرده است. این ساعات هشت و نیم درصد کل صحبت های نمایندگان مجلس در آن چند دوره را تشکیل می دهد. تلاشی قابل تعمق و احترام برای پیشرفت ایران و ایرانیان! 
- سید حسن مدرس جزو کسانی بود که قوانین مدنی و قانون مربوط به تشکیل عدلیه را تنظیم نمودند. نظریه ی او معروف به موازنه ی عدمی (عدم تسلط بیگانه و دوستی با همه ی کشورها) در مقابل موازنه ی وجودی (قبول تسلط بیگانه)، که بعد ها محمد مصدق، بزرگمرد تاریخ سیاسی ایران، آن را به موازنه ی مثبت و منفی تعبیر نمود، حتا در نزد سیاستمداران اروپایی نیز شهرت یافت. 
ـ مدرس، سید عبدالباقی، پسر دوم خود را برای تحصیل طب به فرانسه فرستاد. معتقد بود که ایران شدیدا به پزشک و معلم نیاز دارد. پسرش پس از تحصیل طب در فرانسه به امر مدرس به ایران برگشت و به منطقه ی کردستان رفت تا به عنوان طبیب به فقرا خدمت کند و تا پایان دوران طبابت و بازنشستگی هرگز از افراد بی بضاعت پول نگرفت.
تنها طرز فکر غیر مدرن مدرس مخالف او با حق رای دادن به زنان بود در حالی که با تحصیل زنان و حتا بی حجابی آنان هم مخالف نبود. که من خودم همیشه از آن به عنوان نقطه ضعف مدرس یاد می کنم. ولی به قول آقای روزبه قهرمان برای زمان خودش قابل درک است. بسیاری از مردان ایرانی و حتا غربی آن زمان آمادگی پذیرش این مهم را نداشتند. 

باز هم ممنون و امیدوارم جواب شما را داده باشم. 

۹۴/۰۹/۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدحسن محب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی