فئودالیته
سه شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۳۸ ب.ظ
من با این مفهوم «فئودالیته» مشکل دارم. فئودالیسم به دورانی از تاریخ اروپا اطلاق میشود که مشخصههای معین دارد مانند حاکمیت تام فئودال (لرد) بر دهقان. که این حاکمیت مطلقه در جوامع اسلامی وجود نداشته. «واسال» یا «سرف» در غرب بیشتر شبیه به برده بوده تا «رعیت» در جوامع اسلامی. در روسیه نظام سرواژ وجود داشت که با فرمان ۱۸۶۱ م تزار آلکساندر دوم ملغی شد. اصولاً کاربرد مفهوم «فئودالیسم» را در غیر از جوامع اروپای غربی نادرست میدانم. ترجیح میدهم از تعابیر عام تر استفاده کنم مثل گذار از «جامعه سنتی» به «جامعه جدید». این نامگذاری ارزشی نیست یعنی به معنی خوبی یا بدی «جامعه سنتی» یا «جامعه جدید» نیست. «جامعه سنتی» در جوامع مختلف متفاوت بوده. «جامعه جدید» همان است که در پی تحولات اروپای غربی از سده شانزدهم میلادی یعنی شروع دوره استعماری بتدریج شکل گرفت و در سده نوزدهم با تحول در ارتباطات (معروف به «انقلاب راهآهن») و سپس شروع موج صنعت انبوه جدید (معروف به «انقلاب صنعتی») به پیدایش شهرهای انبوه و متراکم جدید انجامید و بهمراه فرهنگ غالب تمدن جدید غربی به سراسر جهان صادر شد.
منبع:P.FBOOK-Dr.Abdollah Shahbazi
۹۴/۰۶/۱۰