آنچه گذشت و آنچه لازم است

انسان+زمان=انسان شدن انسان بنابراین تاریخ علم آموختن گذشته تکاملی انسانست

انسان+زمان=انسان شدن انسان بنابراین تاریخ علم آموختن گذشته تکاملی انسانست

آنچه گذشت و آنچه لازم است

دغدغۀ فراگرفتن دانش تاریخ وادای زکات آموزش آن(زکاةُ العلم نشرُه)،تمرین سعۀصدروارتباط باخلق،مراغرق این دریای کران تاکران کرد.پس من غریق رادریابید.حتی به یک لمحۀ نظر.همین!

بایگانی

آقای نوروز حسینی در صفحه‌شان[درف.ب] این پرسش را مطرح کرده‌اند که چرا پس از شش دهه اسناد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، مثل خیلی موارد تاریخی مهم در جهان، در دسترس محققان نیست ؟و چه راز و رمزی در این ماجرا نهفته است؟
این پرسش بسیار مهمی است. عین همین پرسش درباره کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ مطرح است. تا زمانی که من نقش حکومت هند بریتانیا و «لابی یهودی» درون دولت دیوید لویدجرج، نخست وزیر وقت بریتانیا، را معرفی نکرده بودم، مورخین گیر می‌دادند به لرد کِرزِن،‌ وزیر خارجه وقت بریتانیا، که درواقع مخالف کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ بود و این عملیات پنهان از او انجام گرفت به دستور سِر وینستون چرچیل، وزیر جنگ، و لرد ردینگ (سِر روفوس آیزاکز/ اسحاق)، نایب‌السلطنه و فرمانفرمای کل هندوستان. برادر این لرد ردینگ رئیس کمپانی مارکونی بود که ماجرای «رسوایی مارکونی» در دولت لویدجرج معروف است و بلانت در نامه‌اش به دکتر سید محمود هندی به آن اشاره می‌کند و دولت لویدجرج را دولت آدم‌های حقیری می‌شناساند که اسیر دست یهودیان زرسالارند و مانند راهزن حرفه‌ای خود را به بالاترین پیشنهاددهنده می‌فروشند. در همین نامه تاریخی، که در مقدمه «زرسالاران» بخشی از آن را نقل کرده و در این صفحه هم مفصل‌ترش را چند بار منتشر کرده‌ام، بلانت می‌نویسد که بریتانیا با تمامی آرمان‌های کهن آن مانند سایر ملت‌های مسیحی دیگر مرده است. این گفته بلانت در مورد بسیاری دولت‌ها مصداق دارد از زمانی که اسیر کانون‌های دسیسه‌گر مالی شدند.
در مورد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نیز همین مسئله صادق است. در بحران نفتی سال‌های پس از جنگ دوم جهانی در ایران و کودتای ۲۸ مرداد کانون‌هایی فعال بودند که شبکه‌های متنفذ ایرانی داشتند. مهم این است که این کانون‌ها پس از کودتا بسیار مقتدر شدند و مافیایی قدرتمند شکل گرفت که پس از انقلاب نیز در قالب‌های جدید و از طریق دلالانی مانند برادران هندوجا کار خود را ادامه داد. یعنی، کانون فعال در سال‌های ۱۳۲۰-۱۳۳۰ اگر شناخته شوند مسیر هموار می‌شود برای شناخت کانون‌های فعلی که مافیای نفت و گاز را شکل می‌دهند و تهدید بسیار جدی برای منافع ملی ایران هستند.
 این کانون‌ها خصوصی‌اند. دولت‌ها کار خودشان را می‌کنند. طبق قانون آزادی اطلاعات اسناد باید در دوره زمانی خاصی منتشر شود. دولت‌ها می‌خواهند اسناد را منتشر کنند ولی لابی‌های قدرت و کانون‌های ذینفع تفهیم می‌کنند که انتشار این اسناد خطرناک است و مانع می‌شوند. در سیا و ام. آی. سیکس و آرشیو ملی آمریکا و بریتانیا هم آدم دارند. نفوذ و پول دارند. به این ترتیب، انتشار اسناد سیا درباره کودتای ۲۸ مرداد تعارض پیدا می‌کند با منافع و مصالح کانون‌های بالفعلی که هنوز هستند و مقتدرند.
 و نوع دیگر مکانیسم کنترل اسناد ایجاد نهادهای خصوصی است و سرمایه‌گذاری در بخش تحقیقات تاریخی. چرا این همه سندی که من در آرشیوهای ایران یافته و منتشر کرده‌ام درباره نقش سِر شاپور ریپورتر بازتاب مناسب نمی‌یابد در کارهای محققین خارج از کشور که درباره کودتا می‌نویسند مثل آقایان آبراهامیان یا گازیوروسکی؟ چرا درباره جرج کندی یانگ سکوت مطلق کرده‌اند در حالی که من مشروحاً نقش او را بعنوان طراح و فرمانده اصلی کودتا شرح داده‌ام. ردخور هم ندارد تحقیقات من درباره شاپور و یانگ. نسل‌های بعدی درخواهند یافت که چقدر دقیق نشانه گرفتم و یافتم و چقدر تلاش می‌کنند برای کتمان واقعیت‌های تاریخی از طریق بایکوت کردن اسناد و تحقیقات من.
 در سال ۱۹۸۵ یک نهاد خصوصی ایجاد شده در دانشگاه جرج واشنگتن بنام «آرشیو امنیت ملی» که بخش ایران آن درواقع تبدیل شده به متولی و قیم اسناد کودتای ۲۸ مرداد. آقایان آبراهامیان و گازیوروسکی هم درهمین نهاد کار می‌کنند. چرا آرشیو امنیت ملی این همه مانوور می‌دهد روی بولتن منسوب به ویلبر ولی بکلی نام دو چهره معروف یعنی جرج کندی یانگ و سِر شاپور ریپورتر را، که اولی سال‌هاست فوت کرده و دومی الان ۹۵ ساله است، مسکوت می‌گذارد؟ شاپور به کنار، مگر یانگ قائم‌مقام ام. آی. سیکس در زمان کودتای ۲۸ مرداد نبود؟‌
 رک و پوست کنده عرض کنم: این «آرشیو امنیت ملی» درواقع لابی سانسور کانون‌های خصوصی است برای غربیل کردن اسنادی که دولت آمریکا طبق قانون منتشر می‌کند. نهادی است برای نظارت بر اسناد که چیزی فاش نشود که مصالح کانون‌های بالفعل را به خطر بیندازد. شوخی که نیست. بیزنس ده‌ها میلیارد دلاری در سال است. متولی می‌خواهد. سالی یکی دو میلیون دلار هم برای کنترل اطلاعات. حداقل در مورد بخش ایران آرشیو امنیت ملی من به این نتیجه رسیده‌ام. در ایران هم پول دارند و نفوذ و با جنجال مثلاً‌ کتاب آبراهامیان را درباره کودتای ۲۸ مرداد منتشر و تبلیغ می‌کنند گویی ایشان آخرین حرف‌ها را زده. خیر. آخرین حرف‌ها در ایران و در مرکز اسناد بنیاد مستضعفان (مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران) و در مرکز اسناد وزارت اطلاعات (اسناد شاپور ریپورتر و اسدالله علم و دیگران) است. من هم تقریباً جان کلام را در قالب تحقیقاتم منتشر کرده‌ام. واکنش این محققین «بیطرف» فقط سکوت است و بایکوت و تکرار حرف‌های تکراری. از بس عکس کرمیت روزولت را منتشر کردند بعنوان فرمانده کودتای ۲۸ مرداد من یکی که دیگر حال تهوع پیدا می‌کنم. دریغ از یک عکس یانگ و شاپور ریپورتر.
***استاد ضمن تشکر از توضیحات در مورد اسناد کودتای 28 مرداد ، آیا ممکن است پس از افشای اسناد بیشتر ، دریچه جدیدی روی ما گشوده شود؟ مثلا متوجه شویم کشورها یا کمپانیهایی که ابدا اسم آن ها در کودتا نبوده در کودتا دخیل بوده اند؟ و اینکه کتابی که روزولت در سال 79 چاپ کرده تا چه حد دقیق است؟
جناب آقای نوروز حسینی. کِرمیت روزولت مدیرکل خاورنزدیک و آفریقا در سیا بود که تیر ۱۳۳۲/ ژوئیه ۱۹۵۳ برای نظارت بر عملیات کودتا وارد ایران شد. خاطراتش یک بار چاپ شده ولی جمعش کردند. این نسخه را ندیده‌ام و نمی‌دانم به دستور سیا جمع کردند یا به علت نارضایتی شاه. نسخه فعلی، که به چاپ اول مشهور شده، چهل روز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی در ژانویه ۱۹۷۹ منتشر شده. ترجمه فارسی: کرمیت روزولت، کودتا در کودتا، ترجمه علی اسلامی، تهران: چاپخش، بی تا
در سال ۱۹۸۲ نیز خاطرات مانتی وودهاوس منتشر شد. کریستوفر مانتی وودهاوس هم‌رده روزولت بود که او نیز برای عملیات کودتا در تهران مستقر شد. ترجمه فارسی: سی. ام. وودهاوس، عملیات چکمه، ترجمه فرحناز شکوری، تهران: نشر نور، ۱۳۶۷.
حضور دو مقام فوق از سیا و ام. آی. سیکس منافی با جایگاه شاپور ریپورتر نیست که در اسناد بعنوان «مسئول عملیات در صحنه» معرفی شده و سابقه کارش در ایران، بعنوان افسر رابط ام. آی. سیکس با شاه، به سال ۱۳۲۵ بازمی‌گردد. قبلاً بنیان‌گذار و گوینده بخش فارسی رادیو دهلی بوده. خاطرات کِرمیت روزولت و وودهاوس و مصاحبه‌های گازیوروسکی با افسران بازنشسته سیا که در مقاله گازیوروسکی بدون ذکر نام درج شده و بولتن منسوب به دکتر ویلبر، که درواقع نوشته دین داج است، همه باید بطور تخصصی و با دقت خوانده شود. راست و دروغ قاطی است. خیلی حرفه‌ای باید دنبال کرد تاریخ کودتا را. ریزه‌کاری‌ها وحشتناک سخت است.

منبع:P.FBOOK-Dr.Abdollah Shahbazi

۹۴/۰۵/۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدحسن محب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی