گستره مفهوم «کمپرادور»
کمپرادوریسم مفهوم جالبی است. «کمپرادور» در سدههای شانزدهم و هفدهم نامعمومی واسطههای محلی پرتغالیها و بعد هلندیها و انگلیسیها و سایر غربیهای استعمارگر بود در شرق یعنی در چین و هند و دیگر کشورهای جنوب آسیا به عنوان واسطه سرمایهداران و شرکتهای خارجی (عمدتا اروپایی) عمل میکردند .ولی الان عصر ما عصر کمپرادورها شده. جهانی شدن اقتصاد مرزهای «ملی» را واقعاً فروریخته است.
مفهوم بورژوازی کمپرادور در اقتصاد سیاسی مفهوم شناختهشدهای است. این مفهوم به بخشی از بورژوازی کشورهای کمترتوسعهیافته اشاره دارد که در پیوند اقتصادی با بورژوازی کشورهای پیشرفته شکل گرفته است. پیوند اقتصادی این دو گروه - یعنی بورژوازی کمپرادور و بورژوازی خارجی - همبستگی منافع سیاسی آنها را درپی دارد و از این طریق، بورژوازی کمپرادور را به عامل سیاسی بورژوازی خارجی در کشورهای کمترتوسعهیافته بدل میکند. بورژوازی کمپرادور معمولاً به دو دسته تجاری و صنعتی تقسیم میشود.
بورژوازی کمپرادور تجاری نقش دلال کالاهای وارداتی از کشورهای پیشرفته یا دلال مواد خام صادراتی مورد نیاز این کشورها از جوامع کمترتوسعهیافته را برعهده دارد؛ اما بورژوازی کمپرادور صنعتی کارگزار تولیدی کارخانههای مادر در جوامع کمترتوسعهیافته است. وی به مدد سرمایه خارجی با بکارگیری نیروی کار و مواد خام محلی، کالاهای مشابه با کالاهای کارخانههای مادر را - البته با حفظ سلطه و کنترل سرمایهای و تکنولوژیک شرکت مادر- در کشورهای کمترتوسعهیافته تولید میکند و درنهایت، سود حاصل را با شریک خارجی تقسیم میکند.
بورژوازی کمپرادور رقیب اصلی بورژوازی ملی در عرصه اقتصادی کشورهای کمترتوسعهیافته است؛ زیرا بورژوازی ملی خواستار تولید کالاهای وارداتی در داخل و استفاده از سرمایه و تکنولوژی بومی (ویا بومیسازی تکنولوژی خارجی) برای تولید کالاهای خارجی در داخل کشور است. تحقق خواسته بورژوازی ملی، سود بورژوازی کمپرادور را بهشدت محدود میکند و تسلط آن را بر بازار بومی از میان میبرد.
بنابراین، منافع بورژوازی کمپرادور در سلطه کالاها و سرمایه خارجی بر بازار محلی است و درنتیجه، منافعش با منافع بورژوازری خارجی یکی میشود؛ بهعبارتدیگر، تداوم توسعهنیافتگی صنعتی کشورهای کمترتوسعهیافته، منافع اقتصادی بورژوازی کمپرادور را تأمین میکند و لذا این نوع از بورژوازی در ذات خود ضد توسعه و مخرب اقتصاد ملی است. در بسیاری از کشورهای کمترتوسعهیافته، بورژوازی کمپرادور بهواسطه قدرت اقتصادی خود قدرت سیاسی قابل توجهی را کسب میکند و حتی ممکن است دولت را نیز در اختیار بگیرد. در این حالت است که دولتِ وابسته در آشکارترین شکل خود جلوهگری خواهد نمود. در سده گذشته، نمونههای بسیاری از دولتهای وابسته بهویژه در آمریکای مرکزی و جنوبی شکل گرفتند.