لباس ایرانیان
"بخشی از خاطرات دکتر هینریش بروگش شرق شناس آلمانی که در دهۀ اول سلطنت ناصرالدین شاه به ایران آمد."
همۀ ایرانیها، از مقامات بالا تا مستخدمین لباسهایی مشابه یکدیگر که مخصوص مردم آن کشور است در بردارند، یکی از علائم مشخصه افراد از یکدیگرکلاه آنهاست، و از کلاه هرکسی معمولا می توان او را شناخت، طبقات مستخدمین و نوکران کلاههای بلند نمدی و قهوه ای رنگ،طبقات متوسط و اعیان و اشراف کلاههای بلند پوستی سیاه که نوک آنها کج است بر سر می گذارند و هر کسی نسبت به مقام و پول خود کلاه پوستی مختلفی به سر می گذارد . عالی ترین جنس این کلاهها از پوست گوسفندان سیاه رنگ بخارا تهیه می شود..... مردان ایران همه ریش دارند، بی ریشی یک نوع اهانت و نا سزا برای مردان محسوب می شود....لباس مردان ایرانی تشکیل می شود از یک پیراهن که تا روی شکم می رسدو جند تکمه می خورد. روی این پیراهن یک کت کوتاه به نام سرداری می پوشند که آستینهای بلند دارد و روی آن کمر بند می بندند و روی آن کت دیگری می پوشند که آستینهای آن کوتاه ا ست و به آن "کلیجه" می گویند .کلیجه ها را معمولا از طرف شاه یا اربابان به مستخدمین می دهند. این نوع کلیجه هاچون از شال کشمیر دوخته شده اند بسیار پُر ارزش و گران قیمت هستند و روی سینه و سر آستین آنها عمولا پوست بخارا دوخته شده است. شلوار مردان گُشاد و بلند است. در موقع مسافرت چکمه به پا می کنند و در مواقع عادی کفشهای نوک تیز می پوشند،ایرانیها[مردان] از اشیای طلایی احتراز می کنند ، زیرا در موقع نماز و عبادت باید آنها را از خود دور کنندبه همین جهت انگشترهای مردان و قبله نماهای آنها از نقره هستند.....
ر.ک .دکتر هینریش بروگش، سفری به دربار سلطان صاحبقران، ترجمه مهندس محمد حسین کُرد بچه، انتشارات اطلاعات، 1389