آنچه گذشت و آنچه لازم است

انسان+زمان=انسان شدن انسان بنابراین تاریخ علم آموختن گذشته تکاملی انسانست

انسان+زمان=انسان شدن انسان بنابراین تاریخ علم آموختن گذشته تکاملی انسانست

آنچه گذشت و آنچه لازم است

دغدغۀ فراگرفتن دانش تاریخ وادای زکات آموزش آن(زکاةُ العلم نشرُه)،تمرین سعۀصدروارتباط باخلق،مراغرق این دریای کران تاکران کرد.پس من غریق رادریابید.حتی به یک لمحۀ نظر.همین!

بایگانی

روزشمارمشروطه1

يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۱۲ ب.ظ

14شوال 1323 ق/20آذر1283/ 11 دسامبر 1905م

چوب زدن علاء الدوله به پای بازرگانان قند


یکی از مهمترین وقایع پیش از شکل گیری مشروطه، مساله گرانی قند و عملکرد علاءالدوله حاکم تهران در ارتباط با این موضوع است که به کرات در کتاب های تاریخی به آن اشاره شده است. به حسب نزدیکی به سالگرد مشروطیت و ذکر روزشمار مشروطه، علیرغم گستردگی وقایع در این برهه زمانی، تلاش می شود اشاره وار و موجز به برخی از رخدادهای مهم پیش از مشروطه با توجه به منابع معتبر توجه شود. بدین سبب از واقعه چوب زدن علاء الدوله به پای بازرگانان با نگاهی به کتاب تاریخ مشروطه کسروی ذکری به میان می آوریم.


در برهه زمانی مورد اشاره "در تهران و شهرهای دیگر قند گران شد و بهای آن از پنج قران به هفت قران بالا رفته و انگیزه آن پیش آمد جنگ میان روس و ژاپن و پیدایش آشوب و ناامنی در روسستان گفته می شد. چه قند از برای ایران از روسستان فرستاده شدی. علاءالدوله حکمران تهران که مرد گردنکش و سختگیری می بود، خواست بازرگانان قند فروش را به کاستن از بهای آن وادارد ک این کار را با زور و دژرفتاری پیش برد...روز دوشنبه بیستم آذرماه هفده تن از بازرگانان به اداره حکمرانی خوانده شدند.


چند تنی که رفتند با آن که بازرگان قند نمی بودند و این را در پاسخ علاءالدوله باز نمودند، علاءالدوله گوش نداد که دستور داد چند تن را به فلک بستند و چوب به پای آنها زدند. در این میان حاجی سید هاشم قندی را...نیز به فلک بستند و به زدن پرداختند و چون پسران حاجی سید هاشم بی تابی می نمودند و خود را بر روی پاهای پدرش می انداخت، علاءالدوله دستور داد پاهای آن دو تن را باز کردند و این را به فلک بستند. چون در این هنگام سفره گسترده شد علاءالدوله بر سر سفره رفت و چوب خوردگان را نیز با خود بر سر سفره نشاند و پس از ناهار آنان را نگهداشت و خواستش این بود که با زور نوشته ای درباره کم کردن بهای قند بگیرد. لیکن در این میان در بیرون شهر بهم خورده و مردم به پشتیبانی از بازرگانان بازارها را می بستند"


📚تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی، 1383،امیرکبیر، ص 59

۹۵/۰۵/۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدحسن محب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی