متقدمان و متأخران درباره بود و نبود دختری به نام رقیه و انتسابش به حسین بنعلی (ع) بهویژه در سالهای اخیر سخن بسیار گفتهاند. کتاب «دانشنامه امام حسین» در بردارنده برخی از این گفتارهاست. اکنون بدون هیچ داوری درباره وجود تاریخی ایشان و درستی یا نادرستی این انتساب، با استفاده از همین منبع [*] سخن مورخان و محدثان و محققان متقدم را به ترتیب تاریخی گزارش میکنم و چند نکتهای از متأخران بر آن میافزایم:
محمد بنمحمد مفید (شیخ مفید) (سده چهارم)
او شش فرزند برای حسین بنعلی (ع) برشمرده است: چهار پسر و دو دختر به نامهای سکینه و فاطمه [1].
علی بنابیالقاسم بیهقی (ابنفندق) (سده ششم)
او از چهار دختر و چهار همسر حسین بنعلی نام برده است: فاطمه (دختر اماسحاق)؛ سکینه (دختر رباب)؛ زینب (دختر شهربانو)؛ امکلثوم (دختر شهربانو) [2].
محمد بنطلحه شافعی (سده هفتم)
او گفته است ایشان دَه فرزند داشت: شش پسر و چهار دختر، اما هنگامی که آنان را به نام برشمرده، از دختر چهارم یاد نکرده، بلکه سه علی، یک محمد، یک عبدالله، یک جعفر (پسران) و یک زینب، یک سکینه و یک فاطمه (دختران) به ایشان منسوب کرده و گفته است قول مشهور همین است [3].
محمدباقر مجلسی (سده یازدهم)
او در بخشی به نام «عدد اولاده صلوات الله علیه و جمل احوالهم و احوال ازواجه»، نام و شمار فرزندان ایشان را از پنج منبع و شش راوی نقل کرده است که نام رقیه میان آنها نیست [4].
عباس قمی (شیخ عباس) (سده سیزدهم)
او در بخشی با عنوان «در بیان عدد اولاد حضرت امام حسین» نام و شمار فرزندان ایشان را از چهار راوی نقل کرده است که نام رقیه میان آنها نیست [5].
نخستین بار حسن بنعلی طبری (عمادالدین طبری) محدث سده هشتم قمری از شهادت کودک بینامی در شام خبر داده است. گزارش او با روایت رایج متفاوت است؛ زیرا نام دختر معین نیست، دختر چهارساله است، محل وفات او خانه یزید است، همزمان با دیدن سر جان نمیدهد [6].
پس از او حسین کاشفی (ملا حسین واعظ) در سده دهم گزارش طبری را پر و بال داد. البته او هم از آن دختر نام نبرد و سنش را چهار سال دانست. به گفته او محل وفاتش کوشک (کاخ) یزید بود [7].
پس از او فخرالدین بنمحمدعلی طریحی در سده یازدهم باز هم بدون اشاره به نام دختر، او را از فرزندان حسین بنعلی (ع) شمرد که پیش از وفاتش با پدر نجوا کرد [8].
پس از او محمدحسین ارجستانی در سده سیزدهم در همین داستان آن دختر سه ساله را «زبیده» خواند و محل وفاتش را خرابه شام دانست و از حضور سکینه و رقیه، طفلان حسین در خرابه شام یاد کرد [9].
پس از او محمدجواد یزدی در سده چهاردهم همان داستان را آورد و نوشت: «لیکن در نام او اختلاف است که زبیده یا رقیه یا زینب یا سکینه بوده باشد» [10].
چند سال پس از او، محمدعلی شاهعبدالعظیمی به صراحت آن کودک را رقیه خواند و سنش را سه سال برشمرد [11].
باری، مرتضی مطهری گفته است: «قصهها از آمدن حضرت زهرا در شب یازدهم و آمدن حضرت رسول و از طفل امام حسین به نام رقیه که در شام مرده و بعد برایش ضریح ساختهاند، اخیراً به هم بافتهاند» [12]
عزیزالله خوشوقت گفته است:«ایشان (حضرت رقیه) دختر یکی از شهدای کربلاست. در تاریخ که در مورد بچههای امام حسین مینویسند، دختری به نام رقیه وجود ندارد» [13].
محمدهادی یوسفی غروی به نقل از محمد بنجریر طبری نوشته است: «یزید فرمان داد زنان را در خانهای چسبیده به خانه خودش جای دهند [یعنی در کاخ]؛ پس هیچ مجالی برای [صحت] خبر اسکان آنان در خرابه شام و [ماجرای] وفات دخترش رقیه نمیماند». او همچنین درباره آرامگاه منسوب به ایشان نوشته است: «کمابیش یک قرن پیش سنگی روی این قبر بود که رویش نوشته بودند: هذا قبر رقیه بنت علی بنابیطالب کرّم الله وجهه» [14].
منابع:
[*] محمد محمدیریشهری، دانشنامه امام حسین، ج 1، ص 382.
[1] محمد بنمحمد مفید، الارشاد، ج 2، ص 135.
[2] علی بنابیالقاسم بیهقی، لباب الانساب، ص 350.
[3] محمد بنطلحه نصیبی شافعی، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ص 257.
[4] محمدباقر مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدُرر اخبار الائمة الاطهار، ج 45، ص 239-331.
[5] عباس قمی، منتهی الآمال، ج 1، ص 738-740.
[6] حسن بنعلی طبری، کامل بهایی، ج 2، ص 179.
[7] حسین کاشفی سبزواری، روضة الشهداء، ص 389.
[8] فخرالدین طریحی، المُنتخب فی جمع المَراثی و الخُطَب، ص 136.
[9] محمدحسین ارجستانی، انوار المجالس، ص 160-161.
[10] محمدجواد یزدی، شعشعة الحسینیة، ج 2، ص 171 و 173.
[11] محمدعلی شاهعبدالعظیمی، الایقاد فی وفیات النبی و الزهرا، ص 179.
[12] مرتضی مطهری، سلسله یادداشتهای استاد مطهری، ج 2، ص 80.
[13] www.aghigh.ir/fa/news/2954
[14] محمدهادی یوسفی غروی، موسوعة تاریخ الاسلام، ج 6، ص 209.
نویسنده یادداشت فوق:فردوسی مشهدی