در تحلیل تاریخی و سیاسی چهار رویکرد زیر ما را به نتایج نادرست و گمراهکننده میرساند: زمانپریشی (آناکرونیسم)،مکانپریشی (آناتوپیسم)، متنپریشی (کانتکستومی) و اکنونانگاری (پرزنتیسم). این چهار رویکرد در تحلیلهای سیاسی و تاریخی در ایران بسیار مرسوم شده و توجه به آن ضرور مینماید.
زمانپریشی Anachronism به تحلیلی اطلاق میشود که پدیده را خارج از ظرف واقعی زمانیاش مورد بررسی قرار میدهد. منطبق کردن انگارههای جدید بر تاریخ باستان آناکرونیسم متداول در تاریخنگاری سده نوزدهم میلادی اروپای غربی بود برای مثال زمانی که از «دمکراسی آتن» سخن میگفتند و مختصاتی منطبق با دمکراسی جدید را بر آتن باستان حمل میکردند.
مکانپریشی Anatopism به تحلیلی اطلاق میشود که پدیده را خارج از ظرف مکانی آن مورد بررسی قرار دهد. این مفهوم را میتوان تعمیم داد به تحلیلهایی که پدیده را بدون توجه به مختصات تاریخی- فرهنگی یک جامعه به جامعه دیگر حمل میکند.
متنپریشی Contextomy به «تحلیل خارج از سیاق» اطلاق میشود یا به تعبیر سادهتر برداشت گزینشی از متن. این مفهوم را در تحلیل تاریخی- سیاسی میتوان به روشی اطلاق کرد که موضوع را از جایگاه (متن) اصلی بالفعل آن خارج میکند. برای مثال، جنایتی رخ داده که تحقیق درباره آن در حیطه کار پلیس است ولی عوامل اجتماعی- سیاسی و فرهنگی و روانشناختی نیز طبعاً در بروز آن نقش داشتهاند. تحلیل موضوع از منظرهای مختلف منافی با تحقیق پلیس نیست ولی جایگاه خود را دارد. متنپریشی در این زمینه میتواند به ایجاد سردرگمی در کار پلیس جنایی و عدم کشف عاملان جنایت بینجامد. این روش میتواند گاه عامدانه بکار رود برای عدم کشف جنایت.
اکنونانگاری Presentism نوعی زمانپریشی است. تاریخنگاری به سیاقی که امروز بعنوان نتیجه طبیعی تحولات گذشته تلقی شود، یا داوری درباره جوامع و فرهنگهای ادوار گذشته با معیار دانش یا ارزشهای امروزین پرزنتیسم (اکنونانگاری) است.
منبع:@ Abdollah Shahbazi