آمارهایی که همایون کاتوزیان در انتهای کتاب «اقتصاد سیاسی ایران» از وضعیت صادرات و واردات ایران در واپسین سالهای عمر رژیم پهلوی ارائه میدهد، بسیار جالبند؛ در کنار تحلیلهای انتقادی او از توهمات شاه مبنی بر تبدیل ایران به «پنجمین کشور صنعتی جهان» و نیز نخستوزیر هویدا (که در سال 1343 «لاف آن را میزد که «در عرض پانزده سال» ایران به پای کشورهای صنعتی خواهد رسید – و تأکید میکرد که نه کشورهای صنعتی سال 1343 بلکه کشورهای صنعتی سال 1358/1979.»
به تعبیر او؛ «این گزافه توخالی، کلبیمشربانه، و خطرناک (که لافهای بسیار دیگر خود و اربابش را به دنبال داشت) هنگامی ابراز میشد که عواید نفت کشور بیش از 600 میلیون دلار نبود؛ تا سال 1358/1979 که شاه تاج و تخت و هویدا جانش را از دست داد، این عواید به مرز 20000 میلیون دلار رسیده بود. رقمی که حتی در 1349 هیچکس نمیتوانست تصورش را بکند.» (ص. 376)
این آمارها - به نقل از بانک مرکزی - نشان میدهند که در سال 1356 حجم صادرات غیرنفتی (520 میلیون دلار) در برابر صادرات نفتی (23500 میلیون دلار) به 2 درصد رسیده (در قیاس با 23درصد سال 1341 و 15درصد 1351)، که از این میان حجم صادرات صنعتی (به تعبیر کاتوزیان؛ صادرات شبهمدرنیستی) تنها 111 میلیون دلار است، در حالی که در همان زمان حجم واردات بالغ بر 18400 میلیون دلار بوده است. (ص ص. 9-376)
رک: کاتوزیان، محمدعلی (همایون) (1981). اقتصاد سیاسی ایران از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی. ترجمه: محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی (1373). تهران: نشر مرکز.
چنین آمارهایی که از اذهان متوهم عوام و خواص (نخبگان حکومتی و غیرحکومتی) درباره گذشته ایران افسونزدایی میکند، گویای شکست برنامههای توسعه مبتنی بر سیاست اقتصادی «درهای باز» است. اینکه این توهمات و افسانهها همچنان در ایران پس از انقلاب (برنامههای توسعه پس از جنگ) ادامه یافتند و امروز هم بار دیگر در میان نخبگان مطرحاند؛ مسئله دیگری است.
منبع:گروه تلگرامی ممالک محروسه/بهمنی قاجار