آنچه گذشت و آنچه لازم است

انسان+زمان=انسان شدن انسان بنابراین تاریخ علم آموختن گذشته تکاملی انسانست

انسان+زمان=انسان شدن انسان بنابراین تاریخ علم آموختن گذشته تکاملی انسانست

آنچه گذشت و آنچه لازم است

دغدغۀ فراگرفتن دانش تاریخ وادای زکات آموزش آن(زکاةُ العلم نشرُه)،تمرین سعۀصدروارتباط باخلق،مراغرق این دریای کران تاکران کرد.پس من غریق رادریابید.حتی به یک لمحۀ نظر.همین!

بایگانی

یان ریشار: در تاریخ ایران معاصر سه‌ تا چهار تقویم مختلف داریم. مثلا در دورۀ قاجار تقویم اسلامی قمری به‌کار می‌بردند که آن هم با تقویمی که در کشورهای سنی استفاده می‌شد یکی‌ دو روز گاهی اوقات اختلاف روزشماری داشته است. تقویم مغول بود با اسامی حیوانها و برای مسایل مالی استفاده می‌شود و از موقعی که فرنگی‌ها در ایران حضور بیشتری داشتند، در اسناد دولتی و در مطبوعات ایران روز به روز بیشتر از تقویم غربی‌ها استفاده می‌شد، از تقویم مسیحی. از ۱۳۰۴ به بعد، تقویمی که بطور رسمی ‎استفاده می‌شود تقویم جدید ایران بود که در هیچ کشور دیگری در ممالک اسلامی استفاده نمی‌شد. یعنی برای مورخ جوان ایرانی که می‌خواهد شروع بکند لااقل تقویم قمری، تقویم شمسی، تقویم میلادی، سه‌تا تقویم هست که باید با آن کار بکند. مثلا فکر می‌کنم اغلب جوانان ایرانی اگر بپرسید که مشروطه در چه سالی اتفاق افتاد، شاید نتوانند جواب سریع به شما بدهند. بخاطر اینکه باید فکر بکند که مثلا در چه تقویمی جواب بدهم. در سالهای اخیر سلطنت محمدرضاشاه باز یک تقویم جدیدی آوردند، گویا این سه‌تا کم بود، تقویم شاهنشاهی که البته بیش از دوسال دوام نیاورد، ولی باز گمراه‌کننده‌تر بود نسبت به این سه. و نتیجتاً آگاهی تاریخی ایرانیان را مغشوشتر میساخت.
آقای ریشار موضوعهای تحقیقی که الان مورد توجه محققان حوزه‌ی ایرانشناسی‌ است چه هستند؟
یان ریشار: بخاطر صدسالۀ مشروطه توجه مورخین متخصص ایران در ایران و خارج، این سالهای اخیر، به مشروطه بوده است، به نهضت مشروطیت، به تحولات سیاسی که در پی مشروطه در ایران بوجود آمده و به اهمیت قانونگذاری، قانون اساسی در ایران جدید، مفهوم دموکراسی و اینکه چگونه مذهب و دموکراسی باهم همزیستی می‌توانند داشته باشند، آیا می‌توانند همزیستی داشته باشند. امثال فضل‌اﷲ نوری مثلا نظریه‌ای مخالف این داشته، ولی همیشه در میان خود روحانیت افرادی پیدا شدهاند که اصلاحات سیاسی را مشروع و اسلامی میپنداشتند و طرفدار حقوق مردم و حتا حق نماینده فرستادن به مجلسی که قانونگذاری بکند. تمام اینها مورد بحث و بررسی بوده و الان چون موضوع هنوز در ایران کاملا خوابانده نشده است، الان مورخین با نگاه صدسال بعد این را مطالعه می‌کنند. چیزی که همیشه در ایران معاصر مطرح است رابطۀ دین و سیاست است. غیر از این مسایل ملی‌گرایی هم در ایران مطرح است، مسایلی که مربوط به استخراج نفت و استثمار ایران از لحاظ اقتصادی، امپریالیسم اروپایی در ایران، برخورد اروپاییان با ایرانی‌ها، سفرنامه‌هایی که ایرانی‌ها از سفرشان به اروپا، به فرنگ، نوشته‌اند. تمام اینها مورد بازرسی قرار می‌گیرد.
و برعکس، سفرنامه‌هایی که اروپاییان نوشته‌اند. آیا موضوعهایی که برای ایرانیان مطرح است کار تحقیقی خاورشناسان یا ایرانشناسان را بطور اخص تحت تأثیر قرار می‌دهد، یعنی تعیین می‌کند که شما هم بروید روی چه کار کنید؟
یان ریشار: نمی‌توانم بگویم که هیچ انعکاسی از علاقۀ همکاران دانشگاهی ایران روی کارمان احساس نمی‌کنیم، ولی ما برنامه‌های تحقیقی خودمان را داریم و موضوعهایی که ما علاقه داریم از خودمان است. یعنی گاهی اوقات ممکن است اختلاف پیدا کنیم با موضوعهایی که در ایران مورد مطالعه قرار میگیرد. در مورد مشروطیت، همینطور که گفتم، چون صدسالۀ مشروطیت را گرفته‌اند، این واضح بود که بعد از صدسال از هر طرف، از ایران و از غرب، می‌خواستیم تجدیدنظری در تاریخ‌نگاری این دوره بکنیم. وقتی در ایران، به مناسبت یادبود یا سالگرد مخصوصی کنفرانسی برگذار میشود، بالاجبار انعکاسی در برنامۀ تحقیقی ما دارد. بخصوص وقتی منابعی جدید منتشر میشود، یا بعد از تغییر رژیم سیاسی کتابهای جدیدی در یک موضوعی (مثلاً در مورد عهد قاجار بعد از انقلاب ۱۳۵۷) منتشر میشود، توجه ما هم به این طرف خواه ناخواه کشیده میشود.
هم اکنون تا چه حد ارتباط میان تاریخدانان غرب و ایران وجود دارد؟
یان ریشار: اولا نظر کلی تاریخ‌نگاران ایرانی در مورد کارهای مستشرقین منفی‌ست و این چیز جدیدی نیست. از نوشته‌های علامه قزوینی اگر شروع بکنیم، انتقاد شدیدی از کار مستشرقین در آن می‌خوانیم که اصلا من وقتی این را می‌خوانم، که خودم مستشرق هستم، احساس می‌کنم که هیچ گونه همکاری با چنین روحیۀ ملی‌گرا نمی‌توانیم داشته باشیم ـ مخصوصاً که قزوینی، خود در فرانسه و انگلستان با مستشرقین همکاری زیادی کرده بود - و در آثار فریدون آدمیت که قبلا عنوان کردم و خیلی از لحاظ علمی کار ایشان ارزش فوق‌العاده‌ای دارد، متاسفانه نظرهای خیلی منفی و انتقادهای شدید از کار غربی‌ها خوانده می‌شود که به نظر من بی‌انصافی کل است. یعنی اگر آدمیت واقعا آثار نیکی کدی خوانده باشد، نمی‌تواند آنچه راجع به نیکی کدی در پایان کتابش راجع به شورش علیه امتیاز رژی نوشته است، نمی‌تواند این را تکرار بکند. و متاسفانه برآورد مثبت و ارزشیابی منصفانه از آثار مورخین غربی در کارهای ایرانیان بندرت دیده می‌شود. اخیرا کتابی از خانم سیمین فصیحی منتشر شد، راجع به تاریخ‌نگاری در ایران، که باز از کار مستشرقین بطور کلی و از خانم آن لامبتون (Ann LAMBTON) بطور اخص انتقاد خیلی شدیدی می‌کند و آنهم با الفاظی مثل «جاسوس» و «آلت دست سفارت بریتانیا» و از این چیزها. و به نظر من این بی‌انصافی کل است و الان این سالهای اخیر نهضت جدیدی از طرف انتشارات ایران دیده شده و آن این است که از کارهایی که در غرب به زبانهای مختلف و بخصوص به زبان انگلیسی منتشر شده است ترجمه می‌کنند، ترجمه‌هایی اغلب غلط، ناقص و نارسا که باز چهرۀ منفی از کار غربیان منعکس میکنند. ولی بالاخره این ترجمههای ناقص نشان می‌دهد که در غرب کتابهایی منتشر می‌شود که حتا برای ایرانی‌ها ممکن است مفید یا جالب باشند و پدیدۀ جدیدی که این بیست‌¬ سی‌سال اخیر دیده شده این است که خیلی از دانشمندان ایرانی‌الاصل که در اروپا یا آمریکا زندگی می‌کنند، آثار با ارزشی به انگلیسی، فرانسوی و یا به آلمانی منتشر می‌کنند و این‌ها هم لحن ملی‌گرایی و ملی‌پرستی‌ای که در آثار ایرانیان ساکن ایران اغلب هست و هم از روشهای کار علمی و دانشگاهی که در غرب استفاده می‌شود در آن هم مشاهده می‌شود و شاید از آن طریق یک آشتی عجیبی میان دانشگاهها و دانشگاهیان غرب و دانشگاهیان ایران در زمینۀ تاریخ دیده بشود که امیدوارم در آینده فهم متقابل بیشتری داشته باشیم. یعنی هم امیدوارم که هم مورخین غربی بیشتر آثار همکاران ایرانی ساکن ایران را بخوانند، فارسی نه فقط برای اسناد استفاده بکنند، بلکه برای کارهایی که راجع به اسناد در ایران منتشر می‌شود استفاده بشود. و در ایران هم متقابلا در غرب منتشر می‌شود بیشتر مورد استفاده قرار بگیرد.
من اجازه دارم از شما یک سوال شخصی بکنم؟ این بدبینی که شما گفتید نسبت به مستشرقین غرب وجود دارد، احتمالا این بدبینی ناشی از این فکر است که می‌گویند مستشرقین سیاستهای دولت‌هایشان را دنبال می‌کنند...
یان ریشار: بله، کاملا.
شما شاید بتوانید برای ما توضیح بدهید، خود شما بعنوان کسی که سالهای زیادی از عمرتان را برای این کار گذاشته‌اید، چه علاقۀ شخصی‌ای داشته‌اید که به ایران بپردازید؟ چه چیزی شما را با ایران پیوند داده است؟
یان ریشار: البته تاریخ پیوند من با فرهنگ ایران برای شنوندگان دویچه‌وله اصلا جالب نیست و فقط چیزی که می‌توانم به شما بگویم این است که من اول به تاریخ ایران علاقه پیدا نکردم. من اول به شعر فارسی و به ادب فارسی علاقه پیدا کردم و به مطالعۀ عرفان و فلسفه در ایران. به مرور زمان و شاید به مناسبت اینکه در دورۀ انقلاب من در ایران بودم و تمام این اتفاقات را از داخل تجربه کردم، سعی کردم برای خودم جوابی بدهم، به سوالهای اصلی زمانی که در آن زندگی می‌کردم و آن اینکه چطور نهضت‌های مذهبی در ایران پیدا شده و چطور نسبت به گرایش تجدد و برخورد با فرهنگ غربی و اینها سازش کرده یا نکرده است. و من به مطالعۀ این پدیده پرداختم که برای من قبل از اینکه یک مطالعۀ دانشگاهی و علمی بشود، یک موضوع حیاتی بود. چون در آن زندگی کرده بودم و می‌خواستم بفهمم. و هنوز هم که هست جواب قطعی برای این مسئله پیدا نکردم و دنبال این قضیه هستم که چطور می‌شود که در ایرانی با این سابقۀ فرهنگی و تاریخی این خشونت و این افکار جدید اسلامی‌کردن حکومت پدید بیاید و تمام این تئوری‌های جدید حکومتی و سیاسی. من هنوز هم در مطالعۀ این موضوع گیر کرده‌ام و با اینکه مورخ حرفه‌ای نیستم، اما مطالعاتی دارم که اگر به درد معاصرین بخورد، خوشحال می‌شوم که منتشر بکنم. متاسفانه راه ایران بر روی من بسته شده و الان از دور مطالعه می‌کنم، بخصوص از روی اسنادی که در غرب قابل دسترسی هست و از روی کتابهایی که منتشر می‌شود و باز می‌توانم بگویم که بدون مراجعه به اصل اسناد در داخل ایران، باز کار خیلی زیاد هست و با اینکه ممنوع‌الورود به ایران شده‌ام، علاقۀ من به ایران و به فرهنگ ایران و حتا به شعر فارسی کم نشده است. خیلی ممنونم آقای پرفسور ریشار

۹۶/۱۲/۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدحسن محب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی