آنچه گذشت و آنچه لازم است

انسان+زمان=انسان شدن انسان بنابراین تاریخ علم آموختن گذشته تکاملی انسانست

انسان+زمان=انسان شدن انسان بنابراین تاریخ علم آموختن گذشته تکاملی انسانست

آنچه گذشت و آنچه لازم است

دغدغۀ فراگرفتن دانش تاریخ وادای زکات آموزش آن(زکاةُ العلم نشرُه)،تمرین سعۀصدروارتباط باخلق،مراغرق این دریای کران تاکران کرد.پس من غریق رادریابید.حتی به یک لمحۀ نظر.همین!

بایگانی

۸ نکته در مورد شیخ فضل الله نوری

يكشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۵۴ ق.ظ

1.در مقام علمی و معنوی ایشان هیچ تردیدی نیست. وی فقیه بزرگ پایتخت در عصر مشروطه بود و تباری نیک و عالم داشت. محدث نوری(خاتم المحدثین)، دایی و پدرزن او بود.
2. شجاعت و پایداری او زبانزد است. از اعدام نهراسید؛ به سفارت‌خانۀ روس پناه نبرد؛ در پاسداری از آنچه اقتضای شریعت و اسلام می‌دانست، از هیچ کوششی دریغ نکرد.
3. همراهی ایشان با مشروطه‌خواهان، در پیروزی‌های نخست مشروطه بسیار مؤثر بود؛ به طوری که اگر در تحصن دوم شرکت نمی‌کرد – چنانکه در تحصن اول حضور نداشت – دربار قاجار در برابر خواستۀ مشروطه‌خواهان مقاومت بیشتری می‌کرد.
3. اعدام او گرچه به حکم دادگاه رسمی و به ریاست یکی از دانش‌آموختگان نجف به نام آیت الله ابراهیم زنجانی بود، به هیچ روی قابل دفاع نیست؛ زیرا در دوران استبداد صغیر و پیش از آن، کسانی دیگر نیز بودند که بیش‌وکم همان اعمال و امضاها و تکفیرها را داشتند. چرا آنان محاکمه و مجازات نشدند؟ موافقان اعدام می‌گویند: او تنها کسی بود که به مخالفت خود ادامه داد و مردم را علیه مشروطه می‌شوراند. مخالفان اعدام می‌گویند: در هر صورت، زیان مخالفت‌های او با مشروطه، بیشتر از کسانی مانند عین الدوله نبود.
4. مخالفت او با مشروطه و طرح مشروطۀ مشروعه، معنایی جز مخالفت با تشکیل مجلس شورای ملی و بازگشت به دوران پیشامشروطه نداشت. بدین رو حتی دوستداران امروزین او عملا راه مشروطه‌خواهان را می‌روند؛ وگرنه نباید به هیچ روی سخن از قوۀ مقننه و پارلمان و مطبوعات آزاد و قانون اساسی بر زیان بیاورند.
5. هر گونه داوری دربارۀ ایشان بدون مطالعۀ لوایح و رسائل ایشان دربارۀ مشروطه، بی‌فایده است. من به همۀ دوستداران ایشان پیشنهاد می‌کنم همۀ برگ‌های این رساله‌ها را بخوانند تا دقیقا بدانند که او چه می‌گفت و چه می‌خواست.
6. در میان مشروطه‌خواهان، کسانی نیز بودند که هیچ تعهدی به کشور و دین و جان مردم نداشتند. می‌توان مشروطه‌خواهانی را نام برد که قساوت و بی‌خردی آنان کمتر از محمدعلی‌شاه نبود. احتشام السلطنه، اولین رئیس مجلس شورای ملی و از رهبران مشروطه‌ در خاطراتش می‌گوید: «برخی انجمن‌های به‌ظاهر مشروطه‌خواه بلایی بر سر مردم آوردند که مردم آرزوی بازگشت به عهد ناصری و مظفری را می‌کنند.» بخشی از اعتراضات به‌حق مرحوم شیخ فضل الله نوری، ناظر به همین آشفتگی‌ها و خودسری‌ها بود. اما باید دانست که وی با اساس قانون‌گذاری در محلی به نام مجلس و نیز با آزادی مطبوعات و مدارس جدید و تشکیل احزاب مخالف بود و با تمام قوا در برابر آن ایستاد و مردم را نیز به شورش و ایستادگی در برابر مشروطه دعوت می‌کرد. در اینکه برخی نویسندگان در روزنامه‌ها هنجارشکنی کردند و تند رفتند و مقدسات مردم را نادیده گرفتند، تردیدی نیست؛ اما مدافعان نظام حکومتی مشروطه می‌گویند: قانون و مجلس و مطبوعات آزاد، ارکان پیشرفت‌اند و نباید سوءاستفاده‌هایی را که از آنها می‌شود، بهانۀ مخالفت با اصل آنها کرد. به قول یکی از موافقان مشروطه در پاسخ به شیخ فضل الله نوری، اگر سوء‌استفاده از مشروطه دلیل خوبی است برای روی‌گردانی از آن، باید از اسلام هم روی بگردانیم. 
7. موافقان دیروز و امروز مرحوم شیخ فضل الله نوری، به تحصن بیست‌هزاری نفری مشروطه‌خواهان در سفارت انگیس استناد می‌کنند و آن را دلیلی بر وابستگی مشروطه به انگلستان می‌دانند. این استناد و استدلال که گاهی از زبان شیخ فضل الله نیز نقل می‌شود، چند اشکال دارد:
1-7. تاریخ مشروطه روشن است و همه منابع تاریخی این وابستگی را نفی می‌کنند.
2-7. ایران پس از امضای قراردادهای ترکمن‌چای و گلستان، به‌ویژه در سال‌های صدراعظمی امین السلطان و عین الدوله، عملا یکی از استان‌های روس شده بود. دخالت‌های دولت روس در امور داخلی ایران به قدری بود که به‌راحتی می‌توان سخن از مستعمرگی ایران در آن سال‌ها گفت. روس‌ها و نیروی نظامی آنها(قزاق)، ایران را در مشت آهنین خود داشتند و بدون موافقت صریح یا ضمنی آنها حکم هیچ صدراعظمی امضا نمی‌شد. دخالت انگلیسی‌ها به‌رغم انگیزۀ فراوانی که برای استعمار داشتند، قابل قیاس با دخالت روس‌ها نبود. تحصن در سفارت انگلیس، استفادۀ هوشمندانۀ مشروطه‌خواهان از رقابت این دو دولت استعماری بود. به همین دلیل، اگرچه تحصن در سفارت انگلیس به دستور آیت الله بهبهانی بود، هیچ کس، از جمله شیخ فضل الله، با آن مخالفت نکرد.


3-7. در آن سال‌ها تنها جای امن برای تحصن معترضان، مشاهد متبرکه و سفارت‌خانه‌ها بود. مشروطه‌خواهان نیز دو دسته شدند: عده‌ای(حدود هزار نفر) برای تحصن به قم رفتند و عده‌ای(حدود بیست‌هزار نفر) به سفارت‌خانه انگیس. غیر از این دو مکان، هیچ جای امنی برای معترضان نبود. روس‌ها تنها جایی که جرئت حمله به آن را نداشتند، سفارت‌خانۀ انگلیس بود. روس‌ها حتی حرمت مشاهد متبرکه و مقامات روحانی را نگه نمی‌داشتند. آنان روحانی نامدار آذربایجان، شهید ثقة الاسلام تبریزی را در روز عاشورا اعدام کردند. وحشی‌گری‌های دولت روس چندان بود که مشروطه‌خواهان این بار در حرم شاه‌عبدالعظیم هم امنیت نداشتند. 
4-7. اینکه می‌گویند سفارت انگلیس برای پذیرایی از مشروطه‌خواهان هزینه کرد، دروغی بیش نیست. مطابق اسناد موجود و مکتوب، همۀ هزینه‌ها – از توتون چپق تا ملحفه– را تجار تهران که نام آنان در زیر پته‌ها موجود است، فراهم کردند.
5-7. نمی‌توان انکار کرد که دولت انگلیس، خواهان پیروزی مشروطه‌ در ایران بود؛ دست‌کم به دو دلیل: اولا مشروطه می‌توانست ایران را از چنگ روس بیرون بیاورد و این رهایی، برای انگلیسی‌ها که رقیب روس‌ها بودند، بسیار خوشایند بود؛ ثانیا سلطنت مشروطه، نظام حکومتی ایران را شبیه نظام سیاسی انگلیس می‌کرد و این همسانی، زمینه را برای تعامل یا دخالت بیشتر انگلیس، هموار می‌کرد.
8. مخالفان دیروز و امروز مشروطه، دوست دارند نزاع شیخ فضل الله را با مشروطه‌خواهان، نزاع دینداران با دین‌ستیزان جلوه دهند؛ حال آنکه چنین نیست؛ زیرا اکثر مراجع و اوتاد نجف و نیز بسیاری از روحانیان عالی‌مقام ایران، طرفدار مشروطه و مخالف فعالیت‌های مرحوم شیخ فضل الله نوری بودند. اگر کسی نگاهی سطحی به امضاهای زیر اعلامیه‌های عصر مشروطه بیندازد، در‌می‌یابد که رأس حوزه‌های علمیه با مشروطه همدلی داشت؛ اگرچه بدنۀ حوزه چندان با مشروطه همدل نبود.


منبع:کانال تلگرام رضا بابایی

۹۵/۰۵/۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدحسن محب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی